در روزي كه گذشت اتفاقات كما بيش جالبي برام افتاده كه نوشتنشون رو براي دفتر خاطرات شخصي نگه مي دارم . اما چيزي كه براي نوشتن توي بلاگ در نظر گرفتم مربوط به فيلمي ميشه كه در برنامه سينما 1 از شبكه 1 پخش شد .
اين فيلم همسرايان نام داشت . داستان فيلم مربوط به يك استاد موسيقي گمنام بود كه به عنوان ناظم در يك مدرسه مشغول به كار شد . در بدو ورود در روند فيلم آقاي ناظم متوجه ميشه كه بچه ها به جهت سياست هاي غلط آموزشي در اين مدرسه داراي اخلاقيات بدي هستن .
در روند فيلم با تمهيداتي كه اين ناظم انتخاب مي كنه مدرسه رو به محيطي شاد تبديل ميكنه . در نهايت هم توسط مدير مدرسه اخراج ميشه و فيلم با روايت اخراج مدير مدرسه به سبب سياست هاي غلط رو به پايان ميره . پايان فيلم هم آدم رو ياد پايان داستان سارا كورو و انتهاي فيلم زندان مياندازه .
چيزي كه تو فيلم وجود داره اشاره به قانوني از قوانين مطلق خداوند هست كه با عنوان “عمل و عكس العمل” از اون ياد ميشه . فقط نحوه ي استفاده توسط آقاي مدير اشتباه و توسط آقاي ناظم درست هست.
با مثال ساده و ملموسي جريان رو توضيح مي دم .
يادتون هست توي مدرسه كه درس مي خونديد اتفاق افتاده باشه كه به دفتر احضار بشيد يا حتي بگن ولي محترمتون رو فردا بياريد!؟ مسائلي مثل جلسه اوليا و مربيان و پول و اينا رو بگذاريد كنار ، چيزي كه مهم هست همون بي انضباطي هست . من خودم يادمه تقريبا هميشه دو گروه آدم توي دفتر پيداشون مي شد ، يا كساني كه شاگر اول و اينا بودن يا كسايي كه خطايي كرده بودن . در اينجا هم مثل فيلم هاي سينمايي بعضي ها فقط سياهي لشكر بودن . خوب حالا فكر كنيد تا به امروز كسي شما رو به دفترش صدا كرده تا بهتون بگه در درس خاصي پيشرفت محسوسي داشتيد ، يا مثلا ولي محترمتون رو بخواد و خبر بده كه فرزند دلبند و قند عسلشون در فلان درس پيشرفت كرده . من كه يادم نيست.
به اين نوع مديريت (ياد دكتر پورشافعي به خير)‌ ميگن مديريت مچ گيري (“عمل و عكس العمل”) . اين يعني اينكه هر وقت شاگردتون ‏، برادر و خواهر كوچكتون ، فرزندتون و... كار بدي كرد سريع صداش كنيد و توبيخش كنيد ولي اگر كار خوبي كرد خوب وظيفه ش بوده و بايد هم انجام ميداده . متوجه شديد چه اتفاقي افتاد؟!

كار بدي انجام شده آنگاه تنبيه و توبيخ
عمل آنگاه عكس العمل
كار خوبي انجام شده آنگاه عدم عكس العمل

اگر بانك آگاهي هاي بالا رو داشته باشيد نتيجه چه خواهد بود ؟ كار خوب عمل محسوب نمي شود‏، در نتيجه كار خوب حذف مي شود، و چند نتيجه ي ديگه :
در ادارات دولتي كار ها به خوبي پيش نمي رود
در ميان دانش آموزان سالانه 20% عدم ارتقا به سال بالاتر وجود دارد
و.....

براي ياد گرفتن قاعده ي عمل و عكس العمل خوندن كتاب “ويل دان” اثر كنث (كن) بلانچارت رو پيشنهاد مي كنم .
و جمله آخر :‌ براي خوب شدن اوضاع و براي ارتقاء سطح در همه امور زندگي بر خوبي ها تاكيد كنيد و به بدي ها بي تفاوت باشيد (عمل به قانون ها فراموش نشود)

نتيجه گيري:
نتيجه اجتماعي : مديريت و تربيت گاهي با هم قدم مي زنند (با اجازه ي استاد : رهبري)
نتيجه دانشگاهي : آيا تا به حال به آشپز ها گفته ايد اين غذا از ديروزي بهتر بود
نتيجه تاريخي : تا كي و چند وقت مديريت سنتي (traditional) ؟
نتيجه هنري : فيلم ها كلاس درسند(البته نه همشون)
نتيجه سياسي : آقاي وزير از اين كه فلان كار را انجام داده ايد ممنون (چه جمله ي عجيبي !)
نتيجه فرهنگي : فرهنگ انتقاد يا فرهنگ تحسين
نتيجه جغرافيايي : فكر كنم فيلم محصول فرانسه بود
نتيجه مذهبي : شكر نعمت نعمتت افزون كند ××××  كفر، نعمت از كف ات بيرون كند

(دلم براي نتيجه گيري تنگ شده بود)
شاد، سر بلند،موفق و سعادتمند باشيد