جبر خاك

از جواني كه چه عرض كنم ، از نوجواني پا در جريانات سياسي گذاشت . زندان رفت و بزرگ شد .
بازاري بود و مي توانست كلي پول در بياورد و زندگي كند . اما هيات هاي مذهبي را جمع كرد و مؤتلفه را پايه گذاري كرد .
سال 42 امام ما بلند شد.
با پير ما ، عشق ما ، اميد و راهبر ما همراه شد .
انقلاب شد .
در ولايت مداري سرآمد بود و با رفتن معشوق بالهايش را فرو نبست .
دست در دست مريد و اميد ما تا امروز آمد .
جبر خاك پايان پرواز را برايش اجبار كرد كه اگر به آسمان بود او را رها نمي كرد .
پزشك گفته بود برايش كار مضر است اما فقط 4 ساعت در روز كار نمي كرد .
كارش و هدفش اعتلاي نظام بود.

سلام بر او كه بنده راستين خدا بود .

«خدا حبيب الله عسگراولادي را قرين رحمت خويش نمايد»

همرزمش ، دوستش ، همراه و يار سالهاي اسارتش در وصفش مي فرمايد :
« او از ستارگاني بود كه قرآن مي فرمايد :
به توسط آنها مي توان همواره راه را پيدا كرد ،
و از شهاب هاي ثاقبي بود كه خداوند براي دفاع از قلعه هاي حق آنها را بلاي جان كافران كرده بود . »

40 حديث از حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها

چهل حدیث ازحضرت زهرا سلام الله علیها به مناسبت ایام شهادت ایشان :

قالَتْ فاطِمَهُ الزَّهْراء ( سلام الله علیها) : نَحْنُ وَسیلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَیْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَهُ أنْبیائِهِ.([۱])
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: ما أهل بیت پیامبر، وسیله ارتباط خداوند با خلق او هستیم، ما برگزیدگان پاک و مقدّس پروردگار مى باشیم، ما حجّت و راهنما خواهیم بود; و ما وارثان پیامبران الهى هستیم. 

 

۲ـ عَبْدُ اللّهِ بْنِ مَسْعُود، فالَ: أتَیْتُ فاطِمَهَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْها، فَقُلْتُ: أیْنَ بَعْلُکِ؟ فَقالَتْ(علیها السلام): عَرَجَ بِهِ جِبْرئیلُ إلَى السَّماءِ، فَقُلْتُ: فیما ذا؟ فَقالَتْ: إنَّ نَفَراً مِنَ الْمَلائِکَهِ تَشاجَرُوا فى شَیْىء، فَسَألُوا حَکَماً مِنَ الاْدَمِیّینَ، فَأَوْحىَ اللّهُ إلَیْهِمْ أنْ تَتَخَیَّرُوا، فَاخْتارُوا عَلیِّ بْنِ أبی طالِب (علیه السلام).([۲])
عبد اللّه بن مسعود گوید: روزى بر فاطمه زهراء(علیها السلام)وارد شدم و عرضه داشتم: همسرت کجا است؟ فرمود: همراه جبرائیل به آسمان عروج نموده است، گفتم: براى چه موضوعى؟! فرمود: بین عدّه اى از ملائکه الهى مشاجره اى شده است; و تقاضا کرده اند یک نفر از آدم ها بین ایشان حکم و قضاوت نماید; و خداوند به ملائکه وحى فرستاد: خودتان یک نفر را انتخاب نمائید; و آن ها هم حضرت علىّ بن ابى طالب (علیه السلام) را برگزیدند.

۳ـ قالَتْ(علیها السلام): وَهُوَ الإمامُ الرَبّانى، وَالْهَیْکَلُ النُّورانى، قُطْبُ الأقْطابِ، وَسُلالَهُ الاْطْیابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَهُ دائِرَهِ الإمامَهِ.([۳])
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در تعریف امام علىّ (علیه السلام) فرمود : او پیشوائى الهى و ربّانى است، تجسّم نور و روشنائى است، مرکز توجّه تمامى موجودات و عارفان است، فرزندى پاک از خانواده پاکان مى باشد، گوینده اى حقّ گو و هدایتگر است، او مرکز و محور امامت و رهبریّت است.

 

۴ـ قالَتْ(علیها السلام): أبَوا هِذِهِ الاْمَّهِ مُحَمَّدٌ وَ عَلىٌّ، یُقْیمانِ أَودَّهُمْ، وَ یُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إنْ أطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمُ النَّعیمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما.([۴])
فرمود: حضرت محمّد (صلى الله علیه وآله) و علىّ (علیه السلام)، والِدَین این امّت هستند، چنانچه از آن دو پیروى کنند آن ها را از انحرافات دنیوى و عذاب همیشگى آخرت نجات مى دهند; و از نعمت هاى متنوّع و وافر بهشتى بهره مندشان مى سازند.

 

۵ـ قالَتْ (علیها السلام): مَنْ أصْعَدَ إلىَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، أهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ أفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.([۵])
فرمود: هرکس عبادات و کارهاى خود را خالصانه براى خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و برکات خود را براى او تقدیر مى نماید.

 

۶ـ قالَتْ (علیها السلام): إنَّ السَّعیدَ کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَنْ أحَبَّ عَلیّاً فى حَیاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ.([۶])
فرمود: همانا حقیقت و واقعیّت تمام سعادت ها و رستگارى ها در دوستى علىّ (علیه السلام) در زمان حیات و پس از رحلتش خواهدبود.

 

۷ـ قالَتْ (علیها السلام): إلهى وَ سَیِّدى، أسْئَلُکَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ، وَ بِبُکاءِ وَلَدَیَّ فى مُفارِقَتى أَنْ تَغْفِرَ لِعُصاهِ شیعَتى، وَشیعَهِ ذُرّیتَى.([۷])
فرمود: خداوندا، به حقّ اولیاء و مقرّبانى که آن ها را برگزیده اى، و به گریه فرزندانم پس از مرگ و جدائى من با ایشان، از تو مى خواهم گناه خطاکاران شیعیان و پیروان ما را ببخشى.

 

۸ـ قالَتْ (علیها السلام): شیعَتُنا مِنْ خِیارِ أهْلِ الْجَنَّهِ وَکُلُّ مُحِبّینا وَ مَوالى اَوْلیائِنا وَ مُعادى أعْدائِنا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ لَنا.([۸])
فرمود: شیعیان و پیروان ما، و همچنین دوستداران اولیاء ما و آنان که دشمن دشمنان ما باشند، نیز آن هائى که با قلب و زبان تسلیم ما هستند بهترین افراد بهشتیان خواهند بود.

 

۹ـ قالَتْ (علیها السلام): وَاللّهِ یَابْنَ الْخَطّابِ لَوْلا أنّى أکْرَهُ أنْ یُصیبَ الْبَلاءُ مَنْ لا ذَنْبَ لَهُ، لَعَلِمْتَ أنّى سَأُقْسِمُ عَلَى اللّهِ ثُمَّ أجِدُهُ سَریعَ الاْجابَهِ.([۹])
حضرت به عمر بن خطّاب فرمود: سوگند به خداوند، اگر نمى ترسیدم که عذاب الهى بر بى گناهى، نازل گردد; متوجّه مى شدى که خدا را قسم مى دادم و نفرین مى کردم. و مى دیدى چگونه دعایم سریع مستجاب مى گردید.

 

۱۰ـ قالَتْ (علیها السلام): وَاللّهِ! لا کَلَّمْتُکَ أبَداً، وَاللّهِ! لاَدْعُوَنَّ اللّهَ عَلَیْکَ فى کُلِّ صَلوه.([۱۰])
پس از ماجراى هجوم به خانه حضرت، خطاب به ابوبکر کرد و فرمود: به خدا سوگند، دیگر با تو سخن نخواهم گفت، سوگند به خدا، در هر نمازى تو را نفرین خواهم کرد.

 

۱۱ـ قالَتْ (علیها السلام): إنّى أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ، أنَّکُما اَسْخَطْتُمانى، وَ ما رَضیتُمانى، وَ لَئِنْ لَقیتُ النَبِیَّ لأشْکُوَنَّکُما إلَیْهِ.([۱۱])
هنگامى که ابوبکر و عمر به ملاقات حضرت آمدند فرمود: خدا و ملائکه را گواه مى گیرم که شما مرا خشمناک کرده و آزرده اید، و مرا راضى نکردید، و چنانچه رسول خدا را ملاقات کنم شکایت شما دو نفر را خواهم کرد.

 

۱۲ـ قالَتْ (علیها السلام): لا تُصَلّى عَلَیَّ اُمَّهٌ نَقَضَتْ عَهْدَ اللّهِ وَ عَهْدَ أبى رَسُولِ اللّهِ فى أمیر الْمُؤمنینَ عَلیّ، وَ ظَلَمُوا لى حَقىّ، وَ أخَذُوا إرْثى، وَ خَرقُوا صَحیفَتى اللّتى کَتَبها لى أبى بِمُلْکِ فَدَک.([۱۲])
فرمود: افرادى که عهد خدا و پیامبر خدا را درباره امیرالمؤمنین علىّ (علیه السلام) شکستند، و در حقّ من ظلم کرده و ارثیّه ام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدک پاره کردند، نباید بر جنازه من نماز بگذارند.

 

۱۳ـ قالَتْ (علیها السلام): إلَیْکُمْ عَنّی، فَلا عُذْرَ بَعْدَ غَدیرِکُمْ، وَ الاَْمْرُ بعد تقْصیرکُمْ، هَلْ تَرَکَ أبى یَوْمَ غَدیرِ خُمّ لاِحَد عُذْوٌ.([۱۳])
خطاب به مهاجرین و انصار کرد و فرمود: از من دور شوید و مرا به حال خود رها کنید، با آن همه بى تفاوتى و سهل انگارى هایتان، عذرى براى شما باقى نمانده است. آیا پدرم در روز غدیر خم براى کسى جاى عذرى باقى گذاشت؟

 

۱۴ـ قالَتْ (علیها السلام): جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشّـِرْکِ، وَ الصَّلاهَ تَنْزیهاً لَکُمْ مِنَ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاهَ تَزْکِیَهً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِى الرِّزقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلاْخْلاصِ، وَ الْحَّجَ تَشْییداً لِلدّینِ([۱۴])
فرمود: خداوند سبحان، ایمان و اعتقاد را براى طهارت از شرک و نجات از گمراهى ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براى خضوع و فروتنى و پاکى از هر نوع تکّبر، مقرّر نمود. و زکات (و خمس) را براى تزکیه نفس و توسعه روزى تعیین نمود. و روزه را براى استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را براى استحکام أساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود.

 

۱۵ـ قالَتْ (علیها السلام): یا أبَا الْحَسَنِ! إنَّ رَسُولَ اللّهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) عَهِدَ إلَىَّ وَ حَدَّثَنى أنّى اَوَّلُ أهْلِهِ لُحُوقاً بِهِ وَ لا بُدَّ مِنْهُ، فَاصْبِرْ لاِمْرِاللّهِ تَعالى وَ ارْضَ بِقَضائِهِ.([۱۵])
فرمود: اى ابا الحسن! ـ همسرم ـ ، همانا رسول خدا با من عهد بست و اظهار نمود: من اوّل کسى هستم از اهل بیتش که به او ملحق مى شوم و چاره اى از آن نیست، پس تو صبر نما و به قضا و مقدّرات الهى خوشنود باش.

 

۱۶ـ قالَتْ (علیها السلام): مَنْ سَلَّمَ عَلَیْهِ اَوْ عَلَیَّ ثَلاثَهَ أیّام أوْجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّهَ، قُلْتُ لَها: فى حَیاتِهِ وَ حَیاتِکِ؟ قالَتْ: نعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنا.([۱۶])
فرمود: هر که بر پدرم ـ رسول خدا ـ و بر من به مدّت سه روز سلام کند خداوند بهشت را براى او واجب مى گرداند. راوى گوید: عرضه داشتم: آیا در زمان حیات و زنده بودن؟ فرمود: چه در زمان حیات ما باشد; و یا پس از مرگ.

 

۱۷ـ قالَتْ (علیها السلام): ما صَنَعَ أبُو الْحَسَنِ إلاّ ما کانَ یَنْبَغى لَهُ، وَ لَقَدْ صَنَعُوا ما اللّهُ حَسیبُهُمْ وَ طالِب۲ُهُمْ.([۱۷])
فرمود: آنچه را امام علىّ (علیه السلام) ـ نسبت به دفن رسول خدا و جریان بیعت ـ انجام داد، وظیفه الهى او بوده است، و آنچه را دیگران انجام دادند خداوند آن ها را محاسبه و مجازات مى نماید.

 

۱۸ـ قالَتْ (علیه السلام): خَیْرٌ لِلِنّساءِ أنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ.([۱۸])
فرمود: بهترین چیز براى حفظ شخصیت زن آن است که مردى را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد.

 

۱۹ـ قالَتْ (علیها السلام): أوُصیکَ یا أبَا الْحَسنِ أنْ لا تَنْسانى، وَ تَزُورَنى بَعْدَ مَماتى.([۱۹])
ضمن وصیّتى به همسرش اظهار داشت: مرا پس از مرگم فراموش نکن; و به زیارت و دیدار من ـ بر سر قبرم ـ بیا.

 

۲۰ـ قالَتْ (علیها السلام): إنّى قَدِاسْتَقْبَحْتُ ما یُصْنَعُ بِالنِّساءِ، إنّهُ یُطْرَحُ عَلىَ الْمَرْئَهِ الثَّوبَ فَیَصِفُها لِمَنْ رَأى، فَلا تَحْمِلینى عَلى سَریر ظاهِر، اُسْتُرینى، سَتَرَکِ اللّهُ مِنَ النّارِ.([۲۰])
در آخرین روزهاى عمر پر برکتش ضمن وصیّتى به اسماء فرمود: من بسیار زشت و زننده مى دانم که جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچه اى روى بدنش تشییع مى کنند. و افرادى اندام و حجم بدن او را مشاهده کرده و براى دیگران تعریف مى نمایند. مرا بر تخت ـ و بلانکاردى ـ که اطرافش پوشیده نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد قرار مده ـ بلکه مرا با پوشش کامل تشییع کن ـ ، خداوند تو را از آتش جهنّم مستور و محفوظ نماید.

 

۲۱ـ قالَتْ (علیها السلام): … إنْ لَمْ یَکُنْ یَرانى فَإنّى أراهُ، وَ هُوَ یَشُمُّ الریح.([۱])
مرد نابینائى وارد منزل شد و حضرت زهراء (علیها السلام)پنهان گشت، وقتى رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) علّت آن را جویا شد؟ در پاسخ پدر اظهار داشت: اگر آن نابینا مرا نمى بیند، من او را مى بینم، دیگر آن که مرد، حسّاس است و بوى زن را استشمام مى کند.

 

۲۲ـ قالَتْ (علیها السلام): أصْبَحْتُ وَ اللهِ! عاتِقَهً لِدُنْیاکُمْ، قالِیَهً لِرِجالِکُمْ.([۲])
بعد از جریان غصب فدک و احتجاج حضرت، بعضى از زنان مهاجر و انصار به منزل حضرت آمدند و احوال وى را جویا شدند، حضرت در پاسخ فرمود: به خداوند سوگند، دنیا را آزاد کردم و هیچ علاقه اى به آن ندارم، همچنین دشمن و مخالف مردان شما خواهم بود.

 

۲۳ـ قالَتْ (علیها السلام): إنْ کُنْتَ تَعْمَلُ بِما أمَرْناکَ وَ تَنْتَهى عَمّا زَجَرْناکَ عَنْهُ، قَأنْتَ مِنْ شیعَتِنا، وَ إلاّ فَلا.([۳])
فرمود: اگر آنچه را که ما ـ اهل بیت عصمت و طهارت ـ دستور داده ایم عمل کنى و از آنچه نهى کرده ایم خوددارى نمائى، تو از شیعیان ما هستى وگرنه، خیر.

 

۲۴ـ قالَتْ (علیها السلام): حُبِّبَ إلَیَّ مِنْ دُنْیاکُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَهُ کِتابِ اللّهِ، وَالنَّظَرُ فى وَجْهِ رَسُولِ اللّهِ، وَالاْنْفاقُ فى سَبیلِ اللّهِ.
فرمود: سه چیز از دنیا براى من دوست داشتنى است: تلاوت قرآن، نگاه به صورت رسول خدا; و انفاق و کمک ـ به نیازمندان ـ در راه خداوند متعال.

 

۲۵ـ قالَتْ (علیها السلام): أُوصیکَ اَوّلاً أنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدى بِإبْنَهِ اُخْتى أمامَهَ، فَإنَّها تَکُونُ لِوُلْدى مِثْلى، فَإنَّ الرِّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ.([۴])
در آخرین لحظات عمرش به همسر خود چنین سفارش نمود: پس از من با دختر خواهرم أمامه ازدواج نما، چون که او نسبت به فرزندانم مانند خودم دلسوز و متدیّن است. همانا مردان در هر حال، نیازمند به زن مى باشند.

 

۲۶ـ قالَتْ (علیها السلام): الْزَمْ رِجْلَها، فَإنَّ الْجَنَّهَ تَحْتَ أقْدامِها، و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّهَ.([۵])
فرمود: همیشه در خدمت مادر و پاى بند او باش، چون بهشت زیر پاى مادران است; و نتیجه آن نعمت هاى بهشتى خواهد بود.

 

۲۷ـ قالَتْ (علیها السلام): ما یَصَنَعُ الصّائِمُ بِصِیامِهِ إذا لَمْ یَصُنْ لِسانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ.([۶])
فرمود: روزه دارى که زبان و گوش و چشم و دیگر اعضاء و جوارح خود را کنترل ننماید هیچ سودى از روزه خود نمى برد.

 

۲۸ـ قالَتْ (علیها السلام): اَلْبُشْرى فى وَجْهِ الْمُؤْمِنِ یُوجِبُ لِصاحِبهِ الْجَنَّهَ، وَ بُشْرى فى وَجْهِ الْمُعانِدِ یَقى صاحِبَهُ عَذابَ النّارِ.([۷])
فرمود: تبسّم و شادمانى در برابر مؤمن موجب دخول در بهشت خواهد گشت، و نتیجه تبسّم در مقابل دشمنان و مخالفان سبب ایمنى از عذاب خواهد بود.

 

۲۹ـ قالَتْ (علیها السلام): لا یَلُومَنَّ امْرُءٌ إلاّ نَفْسَهُ، یَبیتُ وَ فى یَدِهِ ریحُ غَمَر.([۸])
فرمود: کسى که بعد از خوردن غذا، دست هاى خود را نشوید دست هایش آلوده باشد، ـ چنانچه ناراحتى برایش بوجود آید ـ کسى جز خودش را سرزنش نکند.

 

۳۰ـ قالَتْ (علیها السلام): اصْعَدْ عَلَى السَّطْحِ، فَإنْ رَأیْتَ نِصْفَ عَیْنِ الشَّمْسِ قَدْ تَدَلّى لِلْغُرُوبِ فَأعْلِمْنى حَتّى أدْعُو.([۹])
روز جمعه نزدیک غروب آفتاب به غلام خود مى فرمود: بالاى پشت بام برو، هر موقع نصف خورشید غروب کرد مرا خبر کن تا براى خود ـ و دیگران ـ دعا کنم.

 

۳۱ـ قالَتْ (علیها السلام): إنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً وَلایُبالى.([۱۰])
فرمود: همانا خداوند متعال تمامى گناهان بندگانش را مى آمرزد و از کسى باکى نخواهد داشت.

 

۳۲ـ قالَتْ (علیها السلام): الرَّجُلُ اُحَقُّ بِصَدْرِ دابَّتِهِ، وَ صَدْرِ فِراشِهِ، وَالصَّلاهِ فى مَنْزِلِهِ إلاَّ الاْمامَ یَجْتَمِعُ النّاسُ عَلَیْهِ.([۱۱])
فرمود: هر شخصى نسبت به مرکب سوارى، و فرش منزل خود و برگزارى نماز در آن از دیگرى در أُلویّت است، مگر آن که دیگرى امام جماعت باشد و مردم بخواهند با او نماز جماعت را إقامه نمایند.

 

۳۳ـ قالَتْ (علیها السلام): یا أبَه، ذَکَرْتُ الْمَحْشَرَ وَوُقُوفَ النّاسِ عُراهً یَوْمَ الْقیامَهِ، وا سَوْأتاهُ یَوْمَئِذ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ.([۱۲])
اظهار داشت: اى پدر، من به یاد روز قیامت افتادم که مردم چگونه در پیشگاه خداوند با حالت برهنه خواهند ایستاد ـ و فریاد رسى ندارد، جز اعمال و علاقه نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) ـ.

 

۳۴ـ قالَتْ (علیها السلام): إذا حُشِرْتُ یَوْمَ الْقِیامَهِ، أشْفَعُ عُصاهَ أُمَّهِ النَّبىَّ ۶٫([۱۳])
فرمود: هنگامى که در روز قیامت برانگیخته و محشور شوم، خطاکاران امّت پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)، را شفاعت مى نمایم.

 

۳۵ـ قالَتْ (علیها السلام): فَأکْثِرْ مِنْ تِلاوَهِ الْقُرآنِ، وَالدُّعاءِ، فَإنَّها ساعَهٌ یَحْتاجُ الْمَیِّتُ فیها إلى أُنْسِ الاْحْیاءِ.([۱۴])
ضمن وصیّتى به امام علىّ (علیه السلام) اظهار نمود: پس از آن که مرا دفن کردى، برایم قرآن را بسیار تلاوت نما، و برایم دعا کن، چون که میّت در چنان موقعیّتى بیش از هر چیز نیازمند به اُنس با زندگان مى باشد.

 

۳۶ـ قالَتْ (علیها السلام): یا أبَا الحَسَن، إنّى لأسْتَحى مِنْ إلهى أنْ أکَلِّفَ نَفْسَکَ ما لا تَقْدِرُ عَلَیْهِ.([۱۵])
خطاب به همسرش امیرالمؤمنین علىّ (علیه السلام) کرد و اظهار نمود: من از خداى خود شرم دارم که از تو چیزى را در خواست نمایم و تو توان تهیه آنرا نداشته باشى.

 

۳۷ـ قالَتْ (علیها السلام): خابَتْ أُمَّهٌ قَتَلَتْ إبْنَ بِنْتِ نَبِیِّها.([۱۶])
فرمود: رستگار و سعادتمند نخواهند شد آن گروهى که فرزند پیامبر خود را به قتل رسانند.

 

۳۸ـ قالَتْ (علیها السلام): … وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهاً عَنِ الرِّجْسِ، وَاجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَهِ، وَ تَرْکَ السِّرْقَهِ ایجاباً لِلْعِّفَهِ.([۱۷])
فرمود: خداوند متعال منع و نهى از شرابخوارى را جهت پاکى جامعه از زشتى ها و جنایت ها; و دورى از تهمت ها و نسبت هاى ناروا را مانع از غضب و نفرین قرار داد; و دزدى نکردن، موجب پاکى جامعه و پاکدامنى افراد مى گردد.

 

۳۹ـ قالَتْ(علیها السلام): وَ حَرَّمَ – اللّه – الشِّرْکَ إخْلاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِیَّهِ، فَاتَّقُوا اللّه حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُّنَ إلاّ وَ أنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ أطیعُوا اللّه فیما أمَرَکُمْ بِهِ، وَ نَهاکُمْ عَنْهُ، فَاِنّهُ، إنَّما یَخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءِ.([۱۸])
فرمود: خداوند سبحان شرک را (در امور مختلف) حرام گرداند تا آن که همگان تن به ربوبیّت او در دهند و به سعادت نائل آیند; پس آن طورى که شایسته است باید تقواى الهى داشته باشید و کارى کنید تا با اعتقاد به دین اسلام از دنیا بروید. بنابر این باید اطاعت و پیروى کنید از خداوند متعال در آنچه شما را به آن دستور داده یا از آن نهى کرده است، زیرا که تنها علماء و دانشمندان (اهل معرفت) از خداى سبحان خوف و وحشت خواهند داشت.

 

۴۰ـ قالَتْ (علیها السلام): أمّا وَاللّهِ، لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلى أهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَهَ نَبیّه، لَمّا اخْتَلَفَ فِى اللّهِ اثْنانِ، وَ لَوَرِثَها سَلَفٌ عَنْ سَلَف، وَ خَلْفٌ بَعْدَ خَلَف، حَتّى یَقُومَ قائِمُنا، التّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ(علیه السلام).([۱۹])
فرمود: به خدا سوگند، اگر حقّ ـ یعنى خلافت و امامت ـ را به اهلش سپرده بودند; و از عترت و اهل بیت پیامبر صلوات اللّه علیهم پیروى و متابعت کرده بودند حتّى دو نفر هم با یکدیگر درباره خدا ـ و دین ـ اختلاف نمى کردند. و مقام خلافت و امامت توسط افراد شایسته یکى پس از دیگرى منتقل مى گردید و در نهایت تحویل قائم آل محمّد ( عجّل اللّه فرجه الشّریف ، و صلوات اللّه علیهم اجمعین) مى گردید که او نهمین فرزند از حسین (علیه السلام) مى باشد.

 

 

[۱] ـ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج ۱۶، ص ۲۱۱٫ [۲] – اختصاص شیخ مفید: ص ۲۱۳، س ۷، بحارالأنوار: ج ۳۷، ص ۱۵۰، ح ۱۵٫ [۳] ـ ریاحین الشّریعه: ج ۱، ص ۹۳٫ [۴] ـ تفسیر الإمام العسکرى (علیه السلام): ص ۳۳۰، ح ۱۹۱، بحارالأنوار: ج ۲۳، ص ۲۵۹، ح ۸٫ [۵] ـ تنبیه الخواطر معروف به مجموعه ورّام: ص ۱۰۸ و ۴۳۷، بحار: ج ۶۷، ص ۲۴۹، ح ۲۵٫ [۶] ـ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج ۲، ص ۴۴۹ مجمع الزّوائد: ج ۹، ص ۱۳۲٫ [۷] ـ کوکب الدّرىّ: ج ۱، ص ۲۵۴٫ [۸] ـ بحارالأنوار: ج ۶۸، ص ۱۵۵، س ۲۰، ضمن ح ۱۱٫ [۹] ـ اصول کافى: ج ۱، ص ۴۶۰، بیت الأحزان: ص ۱۰۴، بحارالأنوار: ج ۲۸، ص ۲۵۰، ح ۳۰٫ [۱۰] ـ صحیح مسلم: ج ۲، ص ۷۲، صحیح بخارى: ج ۶، ص ۱۷۶٫ [۱۱] ـ بحارالأنوار: ج ۲۸، ص ۳۰۳، صحیح مسلم: ج ۲، ص ۷۲، بخارى: ج ۵، ص ۵٫ [۱۲] ـ بیت الأحزان: ص ۱۱۳، کشف الغمّه: ج ۲، ص ۴۹۴٫ [۱۳] ـ خصال: ج ۱، ص ۱۷۳، احتجاج: ج ۱، ص ۱۴۶٫ [۱۴] ـ ریاحین الشّریعه: ج ۱، ص ۳۱۲، فاطمه الزّهراء (علیها السلام): ص ۳۶۰، قطعه اى از خطبه طولانى و معروف آن مظلومه در جمع مهاجرین و انصار. [۱۵] ـ بحارالأنوار: ج ۴۳، ص ۲۰۰، ح ۳۰٫ [۱۶] ـ بحارالأنوار: ج ۴۳، ص ۱۸۵، ح ۱۷٫ [۱۷] ـ الإمامه والسّیاسه: ص ۳۰، بحارالأنوار: ج ۲۸، ص ۳۵۵، ح ۶۹٫ [۱۸] ـ بحارالأنوار: ج ۴۳، ص ۵۴، ح ۴۸٫ [۱۹] ـ زهره الرّیاض ـ کوکب الدّرى: ج ۱، ص ۲۵۳٫ [۲۰] ـ تهذیب الأحکام: ج۱، ص ۴۲۹، کشف الغمّه: ج ۲، ص ۶۷، بحار:ج ۴۳، ص ۱۸۹،ح ۱۹٫[۱] ـ بحارالأنوار: ج ۴۳، ص ۹۱، ح ۱۶، إحقاق الحقّ: ج ۱۰، ص ۲۵۸٫ [۲] ـ دلائل الإمامه: ص ۱۲۸، ح ۳۸، معانى الأخبار: ص ۳۵۵، ح ۲٫ [۳] ـ تفسیر الإمام العسکرى (علیه السلام): ص ۳۲۰، ح ۱۹۱٫ [۴] ـ بحارالأنوار: ج ۴۳، ص ۱۹۲، ح ۲۰، أعیان الشّیعه: ج ۱، ص ۳۲۱٫ [۵] ـ کنزل العمّال: ج ۱۶، ص ۴۶۲، ح ۴۵۴۴۳٫ [۶] ـ مستدرک الوسائل: ج ۷، ص ۳۳۶، ح ۲، بحارالأنوار: ج ۹۳، ص ۲۹۴، ح ۲۵٫ [۷] ـ تفسیر الإمام العسکرى (علیه السلام): ص ۳۵۴، ح ۲۴۳، مستدرک الوسائل: ج ۱۲، ص ۲۶۲، بحارالأنوار: ج ۷۲، ص ۴۰۱، ح ۴۳٫ [۸] ـ کنزل العمّال: ج ۱۵، ص ۲۴۲، ح ۴۰۷۵۹٫ [۹] ـ دلائل الإمامه: ص ۷۱، س ۱۶، معانى الأخبار: ص ۳۹۹، ضمن ح ۹٫ [۱۰] ـ تفسیر التّبیان: ج ۹، ص ۳۷، س ۱۶٫ [۱۱] ـ مجمع الزّوائد: ج ۸ ، ص ۱۰۸ ، مسند فاطمه: ص ۳۳ و ۵۲٫ [۱۲] ـ کشف الغمّه: ج ۲، ص ۵۷، بحار الأنوار: ج ۸ ، ص ۵۳، ح ۶۲٫ [۱۳] ـ إحقاق الحقّ: ج ۱۹، ص ۱۲۹٫ [۱۴] – بحارالأنوار: ج ۷۹، ص ۲۷، ضمن ح ۱۳٫ [۱۵] ـ أمالى شیخ طوسى : ج ۲، ص ۲۲۸٫ [۱۶] ـ مدینه المعاجز: ج ۳، ص ۴۳۰٫ [۱۷] ـ ریاحین الشّریعه: ج ۱، ص ۳۱۲، فاطمه الزهراء (علیها السلام): ص ۳۶۰، قطعه اى از خطبه طولانى و معروف آن مظلومه. [۱۸] – همان مدرک قبل. [۱۹] ـ الإمامه والتبصره: ص ۱، بحارالأنوار: ج ۳۶، ص ۳۵۲، ح ۲۲۴

به نقل از رسانه بهار عزيز

قدر ، اندازه ، تكليف ....

امشب و چند شب آينده شب هاي قدر هست .

اومدم بگم امسال اندازه تون چقدره ؟؟ چقدر جا مي گيريد ؟؟ چقدر بزرگ شديد ؟؟ قراره چقدر بزرگ بشيد ؟؟ از پارسال تا الان چه چيزايي هست كه خواستيد و به دست آورديد ؟؟ قرار بود چقدري بشيد و نشديد؟؟

خداوند رحمن در قرآن كريم مي فرمايد «لا يكلف الله نفسا الا وسعها» ،‌تكليف داريم براي وسعت نفس . براي اينكه اندازه ظرفمون بزرگ تر بشه ، براي اينكه جاممون بزرگتر بشه ، براي اينكه شراب طهور توش جا بشه . الان آيا به اين تكليف عمل كرديد ؟؟ بزرگ شديد ؟؟ دستاتون بيشتر از پارسال جا ميگيره ؟؟

يه حرفي هست براي خودم خيلي ترسناكه . امشب نامه اعمالمون رو ميبرن خدمت آقامون ، كاراتون يه جوري بوده كه اگر آقا ديدن روتون بشه توي چشماشون نگاه كنيد ؟؟ كاراتون يه جوري هست كه آقامون از ديدنشون اشك نريزن و غصه نخورن ؟؟ كاراتون يه جوري هست كه حضرت بتونن پيش خدا سرشون رو بالا بگيرن و بگن «هذا من شيعتنا» 

شباي قدر براي من سر تا پا تقصير زياد دعا كنيد . از خدا براي همه ي بنده ها عاقبت بخيري طلب كنيد . براي ما كه روحمون زخمي و مريضه زياد دعا كنيد .

براي همتون از خدا عاقبت نيكو و بهشت رضوان الهي رو طلب دارم .

ماه مبارك رمضان

ماه رمضان الكريم امسال هم اومد و رفت . تا بفهميم چي شد و اينا، شد شب قدر و من هنوز تو فكر شب قدر بودم كه گفتن فردا عيده .
راستش امسال خيلي عبادت و قرآن و اينا تو كارم نبود اما مثل سال هاي گذشته با تاسف از اين مهموني بيرون نيومدم . يعني يه حس خوبي دارم ، چرا ؟؟ عرض مي كنم .
اول ماه رمضان با خودم قرار گذاشتم چند تا كار مراعات كنم .
اول اينكه بين افطار تا سحر زياد نخورم . خوب راستش زياد هم نخوردم ، فقط آب و مايعات (مثل هندونه و طالبي و اينا) زياد خوردم .
دوم اينكه منتظر افطار نباشم ، مثل مهموني كه دوست نداره مهموني تموم بشه . خدا رو شكر تا آخر ماه مبارك فقط 3 روز خيلي بهم فشار اومد كه يه بار به ساعت نگاه كنم . ديگه گرما امانم رو بريده بود .
سوم اينكه از بعضي گناهان دور بشم ، كه خوب نسبتا موفق بودم .
چهارم اينكه يه كم كمتر موسيقي گوش كنم . خوب نسبت به بقيه ايام سال خيلي كمتر شده بود .
پنجم اينكه توجه داشته باشم تو اين ماه شيطاني در كار نيست . هر كاري كرديم ابتكار خودمون بوده . يعني هر چي گناه كرديم همون هايي بوده كه در ما ملكه شده بوده و قرار با خودمون به قيامت ببريم .

خوب تا اينجا همين ها يادم مياد . بيشتر مورد دوم و پنجم رو اول ماه مد نظر داشتم و خيلي هم برام اهميت داشت .
جديدا دارم به اين فكر مي كنم كه «عالم محضر خداست ، در محضر خدا گناه نكنيد» . دارم تلاش ميكنم خدا رو ناظر ببينم ، بر همه ي اعمال . يكي از اساتيد اخلاق مي فرمودن «براي تمرين ميتونيد روزي 5 دقيقه بشينيد و فكر كنيد يه كسي داره به شما نگاه مي كنه ، يا مثلا 10 دقيقه در روز هر كار مي كنيد فكر كنيد يه كسي زل زده به شما و داره نگاهتون مي كنه» اين كار خيلي سخته اما سعي ميكنم بتونم . اميدوارم سال آينده بتونم ماه رمضاني در محضر خداوند مهمان باشم .

14 و 15 خرداد

ايام رحلت بنيان گذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني (ره) رو به همه دوستان تسليت عرض مي كنم.

يوم الله 15 خرداد ، سال روز شهادت مردم مظلوم ايران زمين به دست مزدوران نظام شاهنشاهي رو هم به همه دوستان تسليت عرض مي كنم .

در ضمن جرقه آغازين انقلاب شكوهمند اسلامي و ايام آغاز رهبري حضرت امام خامنه اي دامة‌ بركاته رو هم به همه ي دوستان ولايتمدار و انقلابي تبريك و اين ايام رو گرامي ميدارم .

از خدا ميخوام راه شهداي انقلاب اسلامي و امام راحل و مسير ولايت و رهبري حضرت امام خامنه اي رو تا ظهور حضرت بقية الله الاعظم ، امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف حفظ و پاينده بداره و ما رو از سربازان راستين امام زمان و نائب برحقش قرار بده .

دهه معرفت و ولايت

هر سال يه همچين روزهايي شيعه ها براي تجديد عهد و پيمان با امام حسين عليه السلام به جنب و جوش مي افتن . باز دسته ها و هيات ها ، باز سينه زني و زنجبر زني ، باز طبل و ني . باز ...
هر سال همين موقع ها دوباره يه حرف هايي زده ميشه كه دل آدم رو به درد مياره . توي بحر حرف ها كه ميري و يكم كه فكر ميكني ميبيني درد آور هست اما جدي نيست . تكراري هست اما اهميت به اون اندازه كه ميگن نيست . مثلا اين حرفا

دختر و پسر ها براي خود نمايي ميان بيرون
ارتباطات بين نامحرم توي اين دهه زياد ميشه
دنيا فقط قمه زني ها رو ميبينه

راستش براي من هم اين مطالب جدي هست . اما نه اونقدر كه توي جامعه بهش پرداخته ميشه . يه گشت و گذار در خيابان هاي شهر هايي مثل تهران و اطراف اون نشون ميده كه هميشه خانم هايي با ظاهر زننده و پسر هاي چشم چرون توي خيابون ها هستن . فقط الان فرقش اينه كه پسر ها مثلا توي دسته هستن و دختر ها مثلا توي پياده رو . يا در مورد قمه زني ، اينكه دنيا اين رو نشون ميده كاملا صحيح هست اما وقتي بسياري از مردم ديندار و فهيم به صحبت ها و فتوا هاي علما گوش و عمل مي كنن و از اين عمل زشت كناره گيري ميكنن اتفاقي ميافته اينكه در نتيجه ي جستجوي گوگل تصوير قمه زني ايراني ها پيدا نميشه . و اين خودش مايه خوشحالي هست .

اما اونچه كه من و همفكرانم رو ناراحت ميكنه رواج مراسم هايي هست كه توي اون ها نتنها از معرفت امام حسين عليه السلام كه اساس هست خبري نيست بلكه مداح و نوحه خوان با گفتن حرف هاي بي ارزش و دروغ هاي شاخدار فقط در صدد گريه گرفتن از شركت كننده ها هست و براش فرقي نميكنه كه چطوري به دين مردم داره آسيب ميزنه . از اون بدتر اينكه شعائر اصلي زير پا گذاشته ميشه و به فرعيات پرداخته ميشه . به قول يكي از دوستان ، وقتي عالم دين سخنراني مي كنه ده نفر توي هيات هستن ، وقتي سينه زني ميشه 100 نفر . بعد هم تا ساعت 3 شب سينه زني و نماز صبح ، فدا ميشه .

توي صف نماز جماعت ظهر مدرسه و دانشگاه همون هياتي هاي ديشب پيداشون نميشه و شب براي اونچه كه خودشون ميگن حب حسين عمر تلف ميكنن . كجا ، كي گفته نماز رو اهميت نديم ، نماز جماعت رو كه جزء پايه هاي دين هست و حالت واقعي و اصلي نماز هست ترك كنيم ، بعد بريم براي امام حسين عليه السلام شب زنده داري كنيم . مگر نه اينكه اگر نماز مسلمون پذيرفته نشه ، بقيه اعمالش هم پذيرفته نميشه . مگر نه اينكه شفاعت اهل بيت و ائمه معصومين به كسي ميرسه كه نماز رو عزيز بشمره .

حرف آخرم . حد اقل 35 سالي از شروع فعاليت مركز شيعه شناسي رژيم صهيونيستي ميگذره . همون طور كه فوكوياما ميگه شيعه دو بال سبز مهدويت و سرخ شهادت داره و زرهي به اسم ولايت . اين مركز براي از بين بردن اين دو بال و اون زره مدت هاست داره تلاش ميكنه . حتي ترويج اشعار و مدايح غير واقعي و خرافي هم از همين كار هاست . ولايت و شهادت و مهدويت همه برپايه نماز هست و صهيونيست ها و دست پرورده هاشون اينو از همه بهتر ميدونن .

دوستان مراسم بريد ، سينه بزنيد ، كسب معرفت كنيد ، امام شناس باشيد و نماز و مخصوصا نماز جماعت رو برپا كنيد و فرهنگ ولايت مداري و شيعه گري را گسترش بديد .
التماس دعا .

«حرف هام خيلي زياد بود ، طبق معمول كوتاه و تيتر وار گفتم ، المومن بالاشاره»

سيزده فروردين ، روز مقدس ايرانيان

امروز سيزده فروردين هست . روز مقدس ايرانيان و عدد مقدس شيعيان .
تصميم گرفتم در مورد خرافات بنويسم . اما نه اوني كه ما در ايران داريم . چرا كه اونقدر زياد نيست كه بخواييم در موردش به تفسير صحبت كنيم . عموما ما از چشم زخم و بدخواهي و طلسم و اين چيزا به عنوان خرافات ياد مي كنيم كه همگي به نوعي مبناي متافيزيكي دارن و براي اساتيد متافيزيك كاملا عادي هستن . اما در مورد كساني مي خوام صحبت كنم كه ما رو خرافاتي معرفي مي كنن اما خودشون خرافات نهادينه دارن . فكر كنم فهميديد چي ميخوام بگم .
اول درمورد عدد سيزده چيزايي بگم . عدد سيزده در ايام ايراني روز «تير» هست . در ايام مانك روز «ستاره باران» هست . اين روز براي ما ايراني ها روزي مقدس هست . روزي كه به طبيعت ميريم ، همديگه رو مي بينيم ، شادماني و خوشحالي و مهماني و جشن داريم و در نهايت با گره زدن سبزه ها دعاي گشايش بخت مي كنيم . خود عدد سيزده براي ما شيعه ها روز ولادت حضرت علي عليه السلام هست. روزي كه خداوند نمونه ي انسان كامل را براي تربيت به عبد صالح و رسول خاتم خودش سپرد تا براي  ما سنگ محكي باشه و راهنمايي براي قرب به خداوند متعال .
جالب اينجاست كه با ورود انگليسي ها و فرنگي ها به اين كشور خيلي چيز ها عوض شد و يكي از اون ها هم تقدس سيزده بود كه به نحوست سيزده تبديل شد . حالا ايراني ها ميرن تا نحوست سيزده رو به در كنن و از خودشون نمي پرسن كدوم روز در ايام ايراني نحس بوده كه اين دوميش باشه . نگاهي به نام هاي مانك و ايام ايراني به ما ميگه كه ايراني ها همه ي روز ها رو از جانب خدا مايه بركت و شادماني مي دونستن .
انگليسي ها و آمريكايي ها و البته بخش هاي مختلف اروپا محل حكمرانيه خرافات هست . اينكه شما روي كارت پستال هاي اروپايي گربه سياه (كه نماد خوش شانسي) هست رو ميبينيد يا صندلي شماره ي 13 رو حتي در هواپيماها (كه نشانه ي تمدن قرن بيستم هست) هم نمي بينيد (به جاش 12+1 هست) و اينكه حتي امروز افراد زيادي از زير نردبان رد نميشن و نعل به سر در خونه نمي زنن ، خودش بيانگر نفوذ زياد خرافات در اين اقوام متمدن هست . از اون جالب تر فرهنگ احمقانه اي هست كه چند ساليه به بركت افرادي مثل فروتيش رضوانيه در ايران هم رايج شده و اون دروغ اول آوريل (و در ايران امروز دروغ سيزده) هست . فكر كنيد شركت غولي مثل گوگل اول آوريل امسال (همين چند روز قبل) دروغ تغيير اسمش رو بيان كرد . ممالك مدعي تمدن و حقيقت خواهي حتي فرهنگ هاي احمقانه ي خودشون رو رها هم نمي كنن .
من نمونه هايي از خرافات رايج رو در ادامه ي مطلب براتون ميارم . اميدوارم با شناخت فرهنگ ايراني-اسلامي خودمون شاهد ورود فرهنگ هاي خرافي ديگران نباشيم .
ادامه نوشته

يوم الله 22 بهمن مبارك باد

يوم الله 22 بهمن ، روز پيروزي ملت ايران بر دشمنان اين سرزمين ، روز آغاز شكوفايي ايران اسلامي ، روز همبستگي امت اسلامي و روز دميده شدن روح تازه بر پيكره اسلام و مسلمانان بر همه ي ايراني ها و مسلمانان جهان مبارك باد .

توي راهپيمايي 22 بهمن جاي همه ي شهداي اين مرز و بوم رو خالي مي كنيم و بر پايداري بر راه امام راحل و شهداي انقلاب پاي مي فشاريم .

به اميد برپايي ابر قدرتي بزرگ و پرچمي بر افراشته بر تمام دنيا .

السلام علیک یا ابا عبدالله

السلام علیک یا ابا عبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
وعلی اولاد الحسین
وعلی اصحاب الحسین


شهادت حضرت امام حسين عليه السلام رو بر تمام مسلمانان و عاشقان حضرتش تسليت عرض مي كنم .

حديثي از حضرت امام حسين سلام الله عليه:‌
هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع می شود و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود
 أیما اثْنَین جَرى بینهما کلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر کانَ سابقة الىَ الجنّة
محجه البیصاء ج 4،ص 228

توي اين پست هم چند مجموعه حديث از حضرت امام حسين عليه السلام براي دوستان قرار دادم .
http://maxmilian.blogfa.com/post-96.aspx
با آرزوي شناخت حضرتش .


چند سايت كه احاديث حضرت رو براي دوستان ذكر كردن :
http://www.tebyan-zn.ir/papers/subpapers.aspx?id=76&category=mo
http://www.majlesekhobregan.ir/fa/publications/mags/is_gv/magazines/026/12.htm
http://frh.mihanblog.com/post/34

علي اي هماي رحمت

علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را   که به ماسوا فکندي همه سايه‌ي هما را
دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين   به علي شناختم به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند   چو علي گرفته باشد سر چشمه‌ي بقا را
مگر اي سحاب رحمت تو بباري ارنه دوزخ   به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو اي گداي مسکين در خانه‌ي علي زن   که نگين پادشاهي دهد از کرم گدا را
بجز از علي که گويد به پسر که قاتل من   چو اسير تست اکنون به اسير کن مدارا
بجز از علي که آرد پسري ابوالعجائب   که علم کند به عالم شهداي کربلا را
چو به دوست عهد بندد ز ميان پاکبازان   چو علي که ميتواند که بسر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت   متحيرم چه نامم شه ملک لافتي را
بدو چشم خون فشانم هله اي نسيم رحمت   که ز کوي او غباري به من آر توتيا را
به اميد آن که شايد برسد به خاک پايت   چه پيامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تويي قضاي گردان به دعاي مستمندان   که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چوناي هردم ز نواي شوق او دم   که لسان غيب خوشتر بنوازد اين نوا را
«همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهي   به پيام آشنائي بنوازد ، آشنا را»
ز نواي مرغ يا حق بشنو که در دل شب   غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهريارا
(شهرِیار)

در اين روز ها از دوستان التماس دعا دارم . دعا براي خودم ،‌همه ي جوون ها و ظهور حضرت حجت روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفدا.

سلام بر ماه رجب

سلام بر ماه رجب
سلام بر ماهي كه درافتخار ورود مولا را يافته است .
سلام بر ماهي كه رجعت بانوي صبر و كرامت ، زاده ي مهر و محبت را ديده است .
سلام بر ماهي كه آغاز ماه هاي بركت و رستگاريست .
سلام بر رجبيون.
سلام بر آنان كه اين ماه را درك مي كنند.
سلام بر آنان كه راه رستگاري را در اين ماه دوان دوان طي مي كنند .
سلام بر معتكفين درگاه دوست .
سلام بر امام حاضر.
سلام بر پايه ملك و ملكوت .
سلام بر عباد الله الصالحين .

تولد حضرت امام علي عليه السلام ، قطب عالم امكان و مولاي متقيان رو به همه ي دوستان تبريك ميگم.
ما را هم از دعاي خيرتون بي بهره نگذاريد . در اين ماه همه رو به عاقبت به خيري دعا كنيد .
در پناه خدا سعادمتند و پيروز باشيد.

سياه پوش خواهم شد

سياه پوش خواهم شد
در فراغ آن دلرباي پايدار
در مظلوميت خوشتن
در محجوريت و غربت

سياه پوش خواهم شد
تا شايد لباس رنگ هاي زنگار روح را پنهان كند
تا شايد به ياد آورم سياه دلاني را
تا شايد گريه هاي خاندان مهر را پنهان كنم

سياه پوش خواهم شد
شب را نديده اي كه سياه مي پوشد
تاريك ، پر ز اسرار ، نهان
و نور هايي كه در سياهيش نا پيداست

سياه پوش خواهم شد
مي گويند آنها سياه پوشيدند
مي گويند آنها دلهاي درخشانشان را
مي گويند آنها رخت سياه به بر كردند

سياه پوش خواهم شد .... 

آغاز ايام سوگواري حضرت اباعبد الله الحسين رو به همه ي دوستان تسليت عرض مي كنم . سعي مي كنم توي اين دهه چند حديث و روايت از اون حضرت اينجا قرار بدم تا به معرفتمون افزوده بشه.

آه از رفتنش و دنيايي بي او

شهادت مولا و سرور عالم امكان ، عزيز ترين نزد پيامبر و قرآن و برترين خلق بعد از نبي را به همه ي شيفتگان و رهروان راهش تسليت عرض مي كنم . در اين شب هاي قدر از خدا مي خواهم ما را از پيروان آگاه و با معرفت آن امام همام و فرزندانش قرار دهد .
ملتمس دعا و طلب عفو و رحمت خدا از حضور همه ي دوستان هستم

يا بقيه الله، متا ترانا و نراك

او مي آيد
         شقايق ها بر او سلام مي كنند
                   لاله ها سر بر آستانش خم مي كنند
                              ياس ها تمام هنر خود را مي پراكنند 
                                       و بلبل ، مست، ز آواز خوشش، ساكت

او مي آيد 
         بهشت مي آيد
                   و جنات تجري من تحت الانهار
                               و مسيح مي آيد
                                        كه بهشت جايگاه اوست

او مي آيد
         سلام بر او
                    سلام بر پدرانش
                           و درود بر حكومت حقش
                                   كه : الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الي النور

ميلاد با سعادت امام حي، خورشيد عالم امكان ،‌ ركن بقا و حيات ، آيت الله الاعظم ، امام الانس و الجان ،‌حضرت مهدي (عج الله و تعالي فرجه) روحي لتراب مقدمه فدا ، رو به همه ي مشتاقان ظهورش تبريك عرض مي كنم .
اميدوارم بتونيم ره رو راستين و سربازي با وفا و با معرفت در ركاب آن حضرت باشيم
شاد كام و سربلند باشيد

عرض تسلیت

امروز و فردا 3 حادثه غمبار و دردناك در تاريخ ما اتفاق افتاده .
اولين ، وفات حضرت رسول اكرم ، پيامبر اعظم ، قطب عالم امكان ، حضرت محمد مصطفي كه سلام و درود خدا بر او و بر خاندان مباركش باد
دومين ، شهادت دردناك  دوم مظلوم تاريخ امامت ، امام مهر و محبت ، صاحب كرم و كرامت و عالم به علم سياست حضرت امام حسن مجتبي عليه السلام
و سومين شهادت هشتمين از آل عترت ، غريب و مظلوم به شهر طوس و صاحب علم نفوس حضرت امام رضا عليه السلام
كه سلام ما و همه عالم خلقت بر آنها و خاندان پاك و مطهرشان باد.
از خدا مي خواهم در اين هجوم بي امان افكار آلوده چنان نوري از وجود اين انوار پاك به دلهاي ما بتاباند كه راه را از بيراه و علم را از جهل تشخيص دهيم و عارف به امام زمانمان باشيم
موفق و سربلند باشيد

اربعين حسيني

40 روز گذشت ، امروز 40 روز است كه آسمان و زمين از ديدن او محروم است ، امروز 40 روز است كه رهروان از شنيدن كلام گهربارش محرومند.
چه حاصل اگر جملاتي بر كاغذ باشد ، گوينده رفته است ...

عشقش به دل عالم امكان زده آتش *** آتش به دلش بود كه عشاق رها كرد

اين چند روز گذشته حرف هاي عجيب زياد شنيدم . يكي ميگه براي رفته كه نبايد گريه كرد ، يكي ميگه 14 قرن پيش يه جنگي بود چرا الان گريه مي كنيد . يكي ميگه مگه حسين كي بود . و هزار حرف ديگه  .

گريه را از بهر خود سر مي دهيم *** ور نه آن معشوق نزد كبرياست

اميدوارم بتونيم قطره اي از درياي معرفت آن امام همام رو به جان درك كنيم
چهلمين روز شهادت امام حسين عليه السلام و ياران گرامي ايشان را تسليت عرض مي كنم.
سرفراز باشيد

سالار عشق

حسين (عليه السلام)‌ بيشتر از آب تشنه ي لبيك بود ....
افسوس كه بجاي افكارش ،‌ زخم هاي تنش را نشانمان دادند و بزرگترين دردش را بي آبي ناميدند (دكتر شهيد ، علي شريعتي)

شهادت سلار شهيدان ، ثارالله اعظم را به همه دوستداران ولايت و امامت تسليت عرض مي كنم .

استاد

خودش مي گفت : «از استاد کچل سيگاري خوشم نمياد»
با يکي از دختر خانم هاي اون موقع که حالا چند تا بچه داره صحبت مي کردم مي گفت :«کتاب هاش رو با روزنامه جلد مي کردم چون اگه مي فهميدن دارم چي مي خونم .......»
شاگرد پرورش مي داد ، شاگرداني اهل فهم و شعور ، آگاه و متعهد . همه چيز رو علمي و اصولي بيان مي کرد و انقلاب رو با شاگردانش به سوي عملي شدن پيش مي برد .
مي گفت :«اين سخن رو از من بپذيريد ، به حرف آقاي مي گويند گوش نکنيد ، مي گويند ايجور است ، مي گويند آن طور است»
آنچنان اسلام صفوي و اسلام علوي را در ذهن حک کرد که با کوچک نظري مصاديق آن ها مي توان شناخت.
چه حيف که امروز کساني حرف هايش را تکرار مي کنند که اصلا او را نشناختند ، چند تا نوار و کتاب ديده اند و با خود فکر کرده اند که او را شناخته اند .
يکي از شاگردانش مي گفت :«بايد در کلاس بودي و وقتي حرف ميزد نگاهش مي کردي ، گاهي با زبان صورت و حرکات مي فهماند که اين را که مي گويد مقصود چيز ديگري است»
کي نوار کاست و CD  آن حرکات را نشان مي دهد .
مهربان بود و بسيار مقاوم . حرفهايش گاه در قالب زمان نمي گنجيد . چه اينکه در زمان سخن مي گفت و اين همان نقطه ي کج فهمي هاست
امروز هم در کشور غريب آرميده و کسي نيست که بر مزارش فاتحه اي بخواند . خدايش بيامرزد که چگونه موتور انقلاب را انرژي بخش بود
ياد و نام استاد شهيد دکتر علي شريعتي گرامي و با حضرت علي عليه السلام محشور باد

یگانه ترین بانو

آسمان بي تاب بود
نور وجودش کم نور گشته بود
ستارگان دست بر دعا
اما چه سود
شبانگاه ستارگان بودند
شاهد بر غربت يگانه عالم
شاهد بر غربت يکتا همتاي آن يگانه
که پاي در راه پدر نهاده
ترک گفت اين سراسر دروغ و ريا را
پهنه بي کران قدر ناشناسي را
و مردماني صم بکم عمي و هم لا يرجعون را
آه فاتح ترين جنگاور
آه
از لحظه اي که زرد پوشيدي
که يعني ديگر از حريم خانه ات دور شوند
و ديگر چشمان پليدشان را از يگانه ات برگيرند
چه کردي در آن همه سالهاي دوري
و چه کرد با تو آن غم که ما را تاب آن نيست
شايد تو نيز بايد پس از چندي فزت و رب الکعبه مي گفتي
تا همگان بدانند که فراغت سر آمده است
و زيبايت را دوباره خواهي ديد
و آه که ما
گر به رحمت او در بهشت هم راه يابيم
خواهند گفت : «چشمانتان را ببنديد که او مي گذرد و شما را تاب ديدن نيست»
آه آه آه
که ما را لياقت ديدن نيست حتي در جنت خدا
و آه بر ما که چشمانمان آلوده هزار تير شيطان است
و آه بر ما که حتي مزارش را لياقت زيارت نداريم .
آه که ما را خاک نيز لياقت نيست آه ...
يا بنت رسول ، يا سيدة النساء العالمين ، يا ام ابيها
چه رسد که ما را نيز دريابي
به کرامت ساري در خاندان نبي
چه رسد که ما را گوشه نگاهي هرچند غضب آلود اندازي
تا شايد عظم البلا را با جان فهم کنيم
آه که چه سنگين بغض در گلويم مي شکند
آه سخن با که بگويم که امروز بي آبروترين در نزد خاندانش منم
آه .......

يا حسين شهيد

رندان تشنه لب را آبي نميدهد کس
گويا ولي شناسان رفتند از اين ولايت

در زلف چون كمندش اي دل مپيچ كه آنجا
سر ها بريده بيني بي جرم و بي جنايت

امشب آقا از شدت عشق به وصال يار ، عشق به وصال معشوق، افروخته است . امشب آخرين شبي است كه زينب كبري آخرين يادگار مادر را مي بيند . امشب آخرين شبي است امام سجاد عليه السلام پدر را زيارت مي كند . فردا در چنين ساعتي گرد غم بر عالم نشسته است .
زعفر مي گويد : در ظهر عاشورا آن زمان كه امام به اين سو و آن سو مي نگريست و نداي هل من ناصر ينصرني سر مي داد بر آن حضرت وارد شديم . با 33000 لشكر از جنيان .در آسمان تا عرش خداوند فرشتگان ايستاده بودند و مي گريستند . امام ما را رخصت جنگ نداد و خود شاهد آن ظلم ، آن بي وفايي و آن نبرد غريبانه بوديم .
كاش اين دعاي ما روزي برآورده مي شد كه «يا ليتني كنت معهم و افوز فوزا عظيما»
خدايا ما را از سربازان با معرفت حضرت ولي عصر ارواحنا فداه قرار بده

يا حسين شهيد

امروز تاسوعاي حسين است . روز آخرين صحبت ها . روز ديدار هاي طولاني . روز آخرين حمله هاي عباس عليه السلام براي آوردن آب به خيمه هاي امام عصر .
اين روز كه به نام عباس عليه السلام است رو به همه شما دوستان خوبم تسليت مي گم و از خداي مهربان و حكيم براي همه طلب معرفت و محبت آل رسول مي كنم .
با معرفت و عالم باشيد