از وقتي اين جريان مسابقات ACM توي دانشگاه مطرح شده و چند تا تيم ثبت نام كردن ، هر كي به هر كي ميرسه ميگه « آره ديگه كلي تمرين كرديد و آماده، داريد ميريد براي مسابقات كشوري » البته طبيعتا ما هم از اين مساله مستثنا نيستيم و به هر كي مي رسيم همين رو ميگيم . بعضي از دوستان هم لطف مي كنن و مثلا رقبا رو تضعيف روحيه مي كنن .
اما خوب واقعيت چي هست خدا ميدونه . از طرفي تو اين مسابقات كساني رو داريم كه قبلا هم مسابقه دادن و تا يه جاهايي هم بالا رفتن و از طرفي هم بعضي ها اصلا نمي دونن چي كار بايد كرد . جالب اينكه بعضي از دوستان رسما دارن مسابقات جهاني ACM رو مرور مي كنن و خودشون رو آماده مي كنن براي يه مسابقه بزرگ .
اين وسط ما هم يه تيم داديم كه ديگه بتركونيم و برنده بشيم (اين رو محض تضعيف روحيه گفتم ) . و خوب البته خيلي هم داريم تلاش مي كنيم ، سعي مي كنيم شب ها بيشتر بخوابيم و روز ها بيشتر چايي بخوريم كه براي روز مسابقه آماده باشيم ( بابا بالاخره انرژي لازم داريم ) .
حالا تا روز مسابقه چند روزي باقي مونده و اينكه كي قراره موفق بشه تازه بعد از مسابقه معلوم ميشه .

نتيجه گيري :
نتيجه اخلاقي : نبايد رقبا را تضعيف روحيه كرد.
نتيجه سياسي : رقيب را بايد از دور حذف نكرد .
نتيجه اجتماعي : والا تو اجتماع خبري نيست ، همه خبر ها تو دانشكده مهندسيه.
نتيجه تاريخي : رقابت ميان گندم يا گوسفند (كي مي دونه به چي اشاره مي كنم؟)
نتيجه ادبي : رقيبم قصد جان ناتوان كرد (اگر درست باشه )
نتيجه علمي : در جريان رقابت ژنتيكي موجودات استاد مي شوند.

پهلوان ، پيروز ، توانمند و موفق باشيد