امروز جمعه 85/12/18 تصميم گرفتم به صراحت يه حرفي بزنم که به قول معروف خيلي گفتنش سخته . ولي واقعا ديگه نمي تونم اين حرف رو پيش خودم نگه دارم . چند بار تا حالا در موردش شعر نوشتم ولي باز هم اون حرفي که مي خوام در نمياد . بحث سر يک مساله اجتماعيه که گريبانگير خانم هاست .
چند تا اصطلاح هست که بي پروا بيان مي کنم و بعد هم کليت جريان رو مي گم :
1- مخ زدن : يعني يه آقا پسري با يه خانم دختري صحبت مي کنن و آهسته آهسته نرمشون مي کنن .
2- صفر زدن (يا صفر باز کردن يا صفر ، يک کردن) يعني يک خانم دختر باکره رو از باکرگي در آوردن
حالا کل جمله : کساني هستن (توي تمام دانشگاه ها) که هر چند شبي يک بار مخ مي زنن و صفر آزاد مي کنن .
مي دونيد اين حرف يعني چي ؟ يعني حماقت يکي يا چند تا خانم دختر (شايد هر شب) که به خواهش يه شيطان از جنس انسان (شياطين انس) پاسخ ميدن و آينده خودشون رو خراب مي کنن ، آبروي خودشون رو به خطر مي اندازن و در نهايت به گناه زنا که از بزرگترين نا فرماني هاي خداست دچار مي شن. تازه بعد هم داره . کسي که از اين راه وارد مقوله مسائل جنسي ميشه کشش جنسيش 100 برابر ميشه و کنترلش هم بسيار سخت تر . نمي دونم کسي خبر داره که کشش جنسي در خانم ها 80 و در آقايون 7 هست . با اين تفاوت که در آقايون آشکار هست و در خانم ها نهان ؛ کي آشکارميشه ؟ بعد از اولين تجربه جنسي .
من ديگه زبان شعرم از گفتم اين حرف ها قاصر بود و بجبور بودم واضح بگم .
همه خانم هاي اطرافم رو خواهران ، دوستان ، و همکلاسي هاي خودم مي دونم و از اينکه به سادگي خودشون رو توي گرداب بندازن مي ترسم . از همه مهمتر اينکه دچار نشدن به اين گناه و خطا به سادگي دفع شر يک شيطان از جنس انسان هست . يعني با سکوت در مقابل حرف هاي اون آدم . و تازه اعتماد کردن به هر کسي هم خودش خطرناک هست . چه اينکه آدم ها رو از قيافشون نميشه شناخت (در مطلب کوه يه کمي توضيح دادم)
اين حرف ها رو گفتم تا شايد چند نفر کمتر دچار اين جريان بشن . اين پست رو تا يک ماه باز مي گذارم و بعد با مشورت دوستان تصميم به نگهداشتنش مي گيرم . نتيجه هم نمي گيرم . به قدر کافي بلا عظيم و ناراحت کننده هست که نشه براش نتيجه گرفت
موفق ، مقاوم ، استوار و پايدار باشيد

[جوابيه]
به نام خداوند مهر
از اينکه دوستان لطف کردن و من رو با آقاي نچندان محترم و . . . خطاب کردن ممنونم ، چون منتظر بدتر از اينها بودم .
براي کساني که از اين مطلب ناراحت شدن هم خوشحالم و از خداوند طلب درجات بالاتر براشون دارم چون حداقل قبح عمل رو کاملا درک کردن .
براي دوستاني که فکر مي کنن من پاهام رو از گليم خودم دراز تر کردم عرض کنم خواند کتاب قرآن و شايد احاديث بس هست تا بفهميم ذکر بسياري از مسائل نتنها بايد در قالب شعر و خبر و متن و مقاله و غيره باشه بايد گاهي صريح بيان بشه تا کساني هم که به هرنحو به مساله ساده نگاه مي کنن مطلب رو درک و عظمت اشتباه رو بفهمن .
با توجه به اينکه من مشورت رو زود تر از موعد انجام دادم ، تصميم بر اين شد که مطلب رو حذف نکنم و طبق روال گذشته مطالب ديگري رو به بلاگ اضافه کنم . از طرفي هم از دوستان خواهش مي کنم با استفاده از اسم آدم هاي مطرح سياسي در کشور اين مطلب کاملا اجتماعي رو به سياست آلوده نکنن .
به دوستاني هم که سريع جبهه مي گيرن که چرا به خانم ها ميگيد و بريد خودتون رو درست کنيد عرض کنم که بعضي از آدم ها مريضند (جسمي يا روحي) و يا عاقلانه راه سرکشي رو پيش گرفتن . درمان اين آدم ها به يک مطلب و دو مطلب نيست ، چه اينکه همين ها در طول تاريخ پيامبران رو به صليب مي کشيدن و يا در ميان درخت مي بريدن و البته در تاريخ (شايد مذکور در قرآن) از زنان هم ياد شده (مثلا زليخا) و در اون ها هم از اينکه او کار خوبي کرد يا کار بدي زياد حرفي مطرح نشده و حرف اصلي با پيامبر هست و اينکه او صبر پيشه و مقاوم بود

با آرزوي پيشرفت در انسانيت
به آيات زير توجه کنيد (خوندن کل سوره بهتر هست)
سوره مبارکه يوسف آيات 23 و 24
سوره مبارکه هود آيات 78 و 79
سوره مبارکه توبه آيات 67 و 68
سوره مبارکه نور آيه 58