گاهي سنگ صبور

ديروز يکي از دوستان يه ايميل کوتاه برام فرستاده بود و يه سوال جالب مطرح کرده بود . خدا کيه ؟؟ و تصوير خدا چه جوريه ؟؟
شايد تا به حال مطالب خيلي زيادي در مورد اين دو تا سوال شنيده باشيم . مي خوام سعي کنم خدا رو توي چند جمله معرفي کنم . اين جا لازمه که بگم در انتها فرق الله رو با God مشخص خواهم کرد (متن ايميل به زبان انگليسي بود و سوال اين بود Who is God?? )

همه چيز خلقت خداست . اين کوتاه جمله بيان کننده ي اين موضوع هست که زمان ، مکان ، ابعاد سه گانه (و بيشتر) دنيا هاي غير فيزيکي (که بسياري از دوستان اون ها رو تجربه کردن ) و.... همگي مخلوق خداست . با توجه به اينکه همه دوستان با مفهوم حد در رياضي آشنايي دارن به اين مساله بايد توجه کرد در تمامي پارامتر هايي که ما درک مي کنيم (قدرت ، محبت ؛ آفرينش و....) حد در جايگاه خداوند به بينهايت ميل مي کنه و اين به اين معنيه که اگر کسي وجود داشته باشه که حتي بتونه اين عالم فيزيکي رو خلق کنه ( که البته باور کردني نيست ) باز هم در مقابل جايگاه خداوند صفر محسوب خواهد شد . در اين جايگاه مسائلي مثل «آيا خدا ميدونه که فلان مسئله قراره چي بشه» و يا «آيا خدا ميتونه فلان کار رو انجام بده» در مقام خداوند مثل دادن مقدار به پارامتر هايي هست که در جايگاه خداوند مطرح نيست . براي مثال به b در فرمول زير هر عددي اطلاق بشه در کل فرقي نخواهد کرد

Lim (ax+b)=∞ ; x → ∞

در اين تعريف x ها (يعني هر مقدار از a را يکي از صفات خدا در نظر بگيريد ) همگي در بينهايت هستن و خود خدا هم همون بينهايت هست . ديگه اينکه قدرت ، ثروت ، محبت و ... خدا چقدر هست رو نيمشه و نبايد با ميزان و معيار هاي کوچک و در حد b (که شايد حتي يک 10 با ميليون ها صفر جلوش باشه ) مقايسه کرد . از اين منظر تصوير خدا رو نميشه ترسيم کرد . چون بينهايت ترسيم کردني نيست (ترسيم کردن يعني محدود کردن و بينهايت نا محدود هست)
حالا خدا چطوريه و چه جوريه رو خودش براي ما اينجوري توضيح داده «نور علي نور» . شايد تنها چيزي که بشه از خدا درک کرد اينکه خدا يه نور هست . نوري برتر از همه نور ها . نوري دربرگيرنده همه چيز . يه موج که در همه جاي جهان خلقت و در همه ابعاد در حال جريان هست .
اما از ديد عرفا و عشاق درگاه خداوندي ، خدا رو ميشه ديد چطور ؟؟ ميگه :
به هرجا بنگرم کوه و در و دشت نشان از قامت رعناي تو بينم
يا اينجوري که : به هرکجا که مي نگرم صورت خداوند را مي بينم .
به قول معروف از ديدن خلقت به خالق رسيدن و خالق رو در مخلوق ديدن .
خوب دقت کنيد که اين تعريف با تعريف God متفاوت هست . کلمه god به معنيه اله و گاهي بت مطرح هست و همون طور که در رياضي ميگيم arctan(1) همه کمانهاي 45 درجه هست ولي Arctan(1) کمان 45 درجه در ربع اول هست (مختص کرديم) همون طور هم God مهمترين و ويژه ترين god هست . خوب طبيعي هست که اين God ميتونه پسر داشته باشه ، ميتونه در جسم مسيح و عزير حلول کنه و تازه بالاي صليب هم بره . همين هست که ميشه تصوير GOD رو کشيد ولي نميشه از الله تصويري ترسيم کرد .
کلي بحث سنگين بود . اميدوارم تونسته باشم جواب اين دوست رو بدم و البته نحوه نگاه برخي از دوستان رو هم تصحيح کنم .

نتيجه گيري :
نتيجه اجتماعي : آدمها کمتر فکر مي کنند !
نتيجه تاريخي : آيا مسيح را به صليب کشيدن؟؟
نتيجه جغرافيايي : خدا کجا نيست ، تا بريم گناه کنيم
نتيجه ادبي : شعر و ادب از منظر عرفان نگاه مي کنن.
نتيجه رياضياتي : حد ياد گرفتن به درد دين داري هم مي خوره.
نتيجه ديني : الله يا GOD مساله اين نيست .
نتيجه هنري : نقاشي هنر اول است .
نتيجه سياسي : چرا دين مسيح در دنيا جا افتاده ؟؟
نتيجه حکيمانه : اوه Arctan با arctan فرق مي کنه !؟!؟!؟

موفق و سعادتمند باشيد