جاي شما خالي هفته گذشته مراسم اعتکاف بود و کلي اون سه روز جالب و زيبا بود . بعد از اون مراسم مي خواستم در مورد اعتکاف مطلبي بنويسم و البته چيزاي ديگه اي هم در ذهن داشتم ، ولي ديروز خبري رو از مادرم شنيدم که در عين جالب بودن کمي هم من رو به فکر واداشت .
يکي از دوستان خواهرم (از هم کلاسي ها) به صورت خانوادگي از دين اسلام خارج و به دين مسيحيت گرويدن.
مسئله اي که ذهن من رو به خودش مشغول کرده احکام و مسائل برخورد با اين آدم ها نيست چه اينکه شايد اونها اصلا به مسائل مذهبيشون در زماني که مسمان بودن عمل نمي کردن . ولي يه چيز کلي رو مي خوام بگم .
تصور کنيد بهتون بگن مثلا علي رفته دوباره داره دوم دبيرستان مي خونه و تازه همه نمره هاش هم 20 و 19 ميشه ، خوب شما با خودتون ميگيد : هنر کرده آقا بعد از 6 - 7 سال تحصيلات دانشگاهي رفته دبيرستان چه کار کنه ؟!؟! اون نمره ها هم که به دردش نميخوره ، اين کارش غير عاقلانه بنظر ميرسه !
خوب حالا همه ي حرف اينه اگر کسي که يهودي هست به دين عيسي عليه السلام رو بياره ميگن آفرين پيشرفت کرده يا کسي از مسيحيت به اسلام رو بياره ميگن طرف علق به خرج داده 600 سال خودش رو جلو کشيده ولي به کسي که با وجود اين همه دليل و برهان عقلي بر رسميت اسلام 600 سال (از نظر عقلي) عقب گرد کنه و بره دوباره سر کلاس اول دبيرستان بشينه چي بايد گفت .
والا ما که از کار خلق خدا سر در نمياريم
شاد و سربلند و فهيم باشيد

نتيجه گيري :
نتيجه سياسي : نتايج عقايد پلوراليستي را بنويسيد
نتيجه اجتماعي : مردم نسبت به دين نا آگاهند
نتيجه فرهنگي : اسلاميت يا مسيحيت ، مساله اين نيست .
نتيجه ديني : در تمام اديان پسرفت کنندگان مستحق مرگ هستند
نتيجه هنري : مگه قراره از هر چيزي بشه نتيجه ي هنري در آورد آخه.
نتيجه تحصيلي : طرف بدون ديپلم رفته فوق ليسانس گرفته ، پيدا کنيد پرتقال فروش را.
نتيجه تاريخي : تاريخ اديان مهم است.
نتيجه مسيحي : مرتد از مسيحيت طبق کتاب مقدس بايد سوزانده شود (اوه خدا رحم کنه)
نتيجه عقلاني : از موسي تا مسيح و از مسيح تا محمد ، مردم در حال فهيم تر شدند.