آقاي رئيس جمهور و وزرا
روز پنج شنبه بين نماز مغرب و عشا داشتم فكر مي كردم اين آقاي وزير علوم محترم كه الان داره از دانشكده مهندسي بازديد مي كنه چرا نمياد نماز اول وقت با ما بخونه . البته با چيزايي مثل اين كه بابا طرف وزيرِ كلي كار داره ، برنامه داره و از اين حرفا داشتم به خودم جواب مي دادم . سر نماز دوم حدوداي ركعت دوم و سوم آقاي وزير با صداي يا الله يا الله وارد شد و به نماز پيوست .
كلي خوشحال شدم. نماز كه تموم شد وقتي آقاي وزير نماز شكسته ي بعدي رو هم خوند وقتي مي خواست بره دم در نمازخونه گرفتمش . گفت بايد زود بره كه دانشجو ها منتظرش هستن . گفتم چند دقيقه بيشتر وقتتون رو نمي گيرم . بماند . مثل عوام الناس كه از بدبختي خودشون به رئيس رؤسا شكايت مي كنن ، من هم از ضعف دانشكده و مشكلات گروه و اينا گفتم و آقاي وزير رفت .
به قول معروف «داش باشوا توشسون» (فحش تركي بود كه به خودم دادم) آخه من ابله الان چند ساله دارم فكر مي كنم اگر وزير علوم رو از نزديك ببينم به نظام كنكور و ارزش گذاري نا صحيح اون ، به نظام نا صحيح تدريس در دانشگاه ها ، به طرح آ ت ت و نظام معدل محوري و هزار تا چيز ديگه گير ميدم و باهاش يه درد دل مي كنم . الان كه ديدمش گفتم گروه كامپيوتر ما استاد كم داره !!
اين هم شد حرف ؟!؟ الان هر كي هر تيكه ي بهم بندازه من پذيرا هستم .
بماند ، در حاشيه حضور رئيس جمهور در شهر ما چند تا جمله رو مي نويسم :
- ميگم خوب شد رئيس جمهور اومد وگرنه معلوم نبود كي اين سطل آشغال هاي مكانيزه رو كار ميگذاشتن ! (قابل توجه برو بچس شهرداري)
- اين پل هوايي 230 ميليوني با اومد آقاي رئيس جمهور هم راه نيافتاد ! راستي آقاي رئيس جمهور از وجود يه پل هوايي پله برقي دار روي يه خيابون 8 - 10 متري تعجب نكرد . اين پل رو بردارن ببرن تهران بگذارن جلوي پارك سوار كه خلق الله هي نرن زير ماشين !؟!؟!!!!
- خوب بود آقاي استاندار كه امروز توي نماز جمعه از مصوبات صحبت كرد و گفت كلي كار كرديم ، اون كلي كار رو مي گفت تا ما خوشحال بشيم .
- راستي يه مرجع آگاه لطفا هزينه اين سفر آقاي رئيس جمهور رو به ما هم بگه (يادمه آقاي اصلاحات توي تبريز يه صبحانه توي هتل n ستاره خورده بود 3000000 تومن ، يادش به خير)
- ولي ديدن مسئولين محلي قبل از ورود آقاي رئيس جمهور ديدني بود ! تنبل ترين هاي استان رو كي انتخاب مي كنن؟؟؟
كلي خوشحال شدم. نماز كه تموم شد وقتي آقاي وزير نماز شكسته ي بعدي رو هم خوند وقتي مي خواست بره دم در نمازخونه گرفتمش . گفت بايد زود بره كه دانشجو ها منتظرش هستن . گفتم چند دقيقه بيشتر وقتتون رو نمي گيرم . بماند . مثل عوام الناس كه از بدبختي خودشون به رئيس رؤسا شكايت مي كنن ، من هم از ضعف دانشكده و مشكلات گروه و اينا گفتم و آقاي وزير رفت .
به قول معروف «داش باشوا توشسون» (فحش تركي بود كه به خودم دادم) آخه من ابله الان چند ساله دارم فكر مي كنم اگر وزير علوم رو از نزديك ببينم به نظام كنكور و ارزش گذاري نا صحيح اون ، به نظام نا صحيح تدريس در دانشگاه ها ، به طرح آ ت ت و نظام معدل محوري و هزار تا چيز ديگه گير ميدم و باهاش يه درد دل مي كنم . الان كه ديدمش گفتم گروه كامپيوتر ما استاد كم داره !!
اين هم شد حرف ؟!؟ الان هر كي هر تيكه ي بهم بندازه من پذيرا هستم .
بماند ، در حاشيه حضور رئيس جمهور در شهر ما چند تا جمله رو مي نويسم :
- ميگم خوب شد رئيس جمهور اومد وگرنه معلوم نبود كي اين سطل آشغال هاي مكانيزه رو كار ميگذاشتن ! (قابل توجه برو بچس شهرداري)
- اين پل هوايي 230 ميليوني با اومد آقاي رئيس جمهور هم راه نيافتاد ! راستي آقاي رئيس جمهور از وجود يه پل هوايي پله برقي دار روي يه خيابون 8 - 10 متري تعجب نكرد . اين پل رو بردارن ببرن تهران بگذارن جلوي پارك سوار كه خلق الله هي نرن زير ماشين !؟!؟!!!!
- خوب بود آقاي استاندار كه امروز توي نماز جمعه از مصوبات صحبت كرد و گفت كلي كار كرديم ، اون كلي كار رو مي گفت تا ما خوشحال بشيم .
- راستي يه مرجع آگاه لطفا هزينه اين سفر آقاي رئيس جمهور رو به ما هم بگه (يادمه آقاي اصلاحات توي تبريز يه صبحانه توي هتل n ستاره خورده بود 3000000 تومن ، يادش به خير)
- ولي ديدن مسئولين محلي قبل از ورود آقاي رئيس جمهور ديدني بود ! تنبل ترين هاي استان رو كي انتخاب مي كنن؟؟؟
نتيجه گيري نمي كنم ، البته خوشحال نشيد كه نتيجه گيري نمي كنم ، بعدا عوضش رو در ميارم .
شاد باشيد
+ نوشته شده در جمعه هجدهم آبان ۱۳۸۶ ساعت 18:22 توسط علي
|