جنگ دنيا ها و استراتژي كوسه ببري
راستش اصلا برنامه نداشتم به اين زودي اين جريان رو مطرح كنم اما به بعضي دلايل لازم مي بينم كه اين موضوع رو در اين تاريخ ذكر كنم .
اين موضوع نياز به داشتن كمي اطلاعات علوم استراتژيك داره و من سعي مي كنم تا جايي كه لازم بشه جريان رو باز كنم
در طبيعت نوعي كوسه وجود داره كه به اون كوسه ببري گفته ميشه . چيزي كه در اين كوسه جالب و منحصر به فرد هست نوع به دنيا آوردن فرزند هست (اين ماهي از نوع بچه زا هست ) . در اين ماهي فرزندان در شكم مادر متولد مي شن . بعد از تولد طي مدتي كه در شكم مادر هستن هر كسي زور بيشتري داره و از بنيه قوي تري برخورداره بچه هاي ديگه رو از بين مي بره و ازشون تغذيه مي كنه. در نهايت و طي مدتي 2 فرزند كه از همه قوي تر بودن باقي مي مونن. اين دو جنگي رو با هم شروع مي كنن تا بالاخره يكي مغلوب و از بين بره و ديگري به دنياي بيرون پا بگذاره . اين جريان براي مادر بسيار دردناك هست و مادر در زمان جنگ اين دو درد زيادي رو تحمل مي كنه .
خوب از اين جا به بعد رو خوب دقت كنيد چون به نظر كمي گسترده هست و نياز به دقت داره . در قرن 20 با ضعيف شدن كمونيسم به نظر ميومد تنها ايدئولوژي باقي مونده ليبراليسم هست و به اين ترتيب ايده ي پايان جهان از طرف بعضي از دانشمندان علوم استراتژيك (كه گردانندگان اصلي جهان هستن) بيان شد . تقريبا همگان مطمئن بودن جهان بعد از اين زمان ديگه ايدئولوژي حكومت جهاني به خودش نخواهد ديد . درست در همين زمان يك كشور با ابداع نوعي حكومت و اعلام ايدئولوژي جديد پا به عرصه ي جهاني گذاشت . اون كشور همين كشور ما ايران بود .
بعد از انقلاب 1979 (1357) ايران در ميان دانشمندان جهان صداهايي به گوش رسيد كه بيان كننده ي تولد يك ايدئولوژي جديد و تاثير گذار بود . در اوايل به نظر مي رسيد اين نوع حكومتي به نتيجه نخواهد رسيد و به زودي تغيير هويت خواهد داد . و براي تسريع در اين امر مسائلي مثل كودتا ها ، جنگ خارجي ، تحركات داخلي و ... رو در اين كشور برنامه ريزي كردن . اما مساله طور ديگه اي رقم خورد . كشورهاي ليبرال از اين مطلب غافل بودن كه اين ايدئولوژي كاملا با حساب و دقيق حركت كرده . براي مثال سيستمي مثل سپاه ايجاد شد كه كار گسترش نظامي و امنيتي و اطلاعاتي رو در خارج و داخل مرز هاي ايران انجام بده . در ضمن با توجه به سرعت گسترش اسلام گرايي در ديگر كشور هاي دنيا و نيز با بوجود اومدن الگويي كه قابليت حكومتي خودش رو مرحله به مرحله نشون مي داد زمزمه هايي از گرايش كشورهاي مسلمان و مردم غير مسلمان به اين نوع حكومتي شنيده شد .
خوب در اين مرحله بود كه كشور هاي ليبرال و كشورهايي كه منافع خودشون رو در دنيا در خطر مي ديدن شروع به تحركات سياسي قوي تر در جهان كردن . اعمال تحريم ها ، ايجاد انقلاب نارنجي ، ايجاد سوء ظن و بدگماني به حكومت ، نشان داده صورت زشت و گاه غير واقعي از اسلام ، ايجاد رعب و وحشت جهاني از مسلمانان ، جلوگيري از همبستگي مسلمانان با دامن زدن به مسائل ناسيوناليستي و ... و در كنار اونها استمرار مواردي چون جدايي طلبي ها ، جنگ ها و درگيري هاي داخلي ، دروغ پردازي و .... از اين دسته تحريكات بود . اما كار به اينجا ختم نشد و براي اينكه اين فرزند دوم مادر رو هم از بين ببرن به جنگ هاي سايبرنتيك و رواني دست زدن و از هيچ كاري دريغ نكردن .
در اين ميان مادر جهان در حال درد كشيدن و آسيب ديدن بود ، گوشه ي جناياتي كه بر مسلمانان اعمال كردن كشته و آواره شدن بيش از 6 ميليون نفر و نسل كشي هاي بيرحمانه اي بود كه در مناطق مختلف انجام شد .
اما فرزند ديگر چه مي كرد . اين فرزند جديد و قوي ، با افزايش توان نظامي ، سياسي ، عقيدتي و اقتصادي جاي خود رو توي دنيا باز كرد . ايجاد بانك جهاني دنياي اسلام (كه حتي ژاپن هم به اون پيوسته) ، ايجاد شبكه هاي خبري جهاني ، ايجاد سيستم هاي آموزشي و تبليغي در سراسر جهان ، بالا بردن طيف گرايش به اسلام ، صدور سيستم حكومتي به كشور هاي اسلامي (كه جمعيتي در حدود يك ششم جهان رو دارا هستن ) ، ايجاد سيستم هاي حزب ا... در سراسر دنيا ، نمايش ناكارامدي سيستم هاي ليبراليستي و دموكراتيك ، ايجاد گرايش به معنويت و به عبارتي ترنس مدرنيزم در مقابل سيستم هاي مدرن و مادي گرا و .... گوشه اي از كارهاي اين فرزند هست .
در اين جنگ يك نقطه براي درگيري بين تمام سيستم غربي و تمام سيستم اسلامي در نظر گرفته شد . در اصل در اون نقطه جنگ بين ايدئولوژي ها در فاز نظامي به نمايش گذاشته شد . و اون نقطه همون فلسطين و لبنان هست . اسرائيل به عنوان دست آمريكا (نماينده ي جهان غرب) و حماس و حزب ا... به عنوان دست ايران (به نمايندگي از جهان اسلام) با هم به جنگ مشغول شدن . از طرفي در مسير جنگ نظامي نوعي جنگ رواني بر سر دستاورد هاي جهان اسلام هم آغاز شد و براي نمونه مي تونم مقابله با دانش و دارايي انرژي اتمي در ايران و ليبي مثال بزنم كه براي نمايش شكست مي تونيم ليبي رو مثال بزنيم . در همين راستا به بعضي كشور ها قول دريافت انرژي اتمي از سوي غرب و در بعضي كشور ها ايجاد نسل دوم و سوم راكتور هاي اتمي مورد بررسي و عمليات قرار گرفت .
خوب الان مي تونيد اين جنگ رو درك كنيد ؟ اين جنگ خيلي گسترده تر از اين حرف هاست و به گفته ي ساموئل هانتينگتون ، برنده ي جنگ سرزمين قلب جهان هست .
شايد دوستان يه كم به علت پافشاري ما بر بعضي چيزها پي برده باشن و اميدوارم تونسته باشم كمي دوستان رو نسبت به مسائل آگاه كنم .
شاد و سربلند و موفق باشيد
اين موضوع نياز به داشتن كمي اطلاعات علوم استراتژيك داره و من سعي مي كنم تا جايي كه لازم بشه جريان رو باز كنم
در طبيعت نوعي كوسه وجود داره كه به اون كوسه ببري گفته ميشه . چيزي كه در اين كوسه جالب و منحصر به فرد هست نوع به دنيا آوردن فرزند هست (اين ماهي از نوع بچه زا هست ) . در اين ماهي فرزندان در شكم مادر متولد مي شن . بعد از تولد طي مدتي كه در شكم مادر هستن هر كسي زور بيشتري داره و از بنيه قوي تري برخورداره بچه هاي ديگه رو از بين مي بره و ازشون تغذيه مي كنه. در نهايت و طي مدتي 2 فرزند كه از همه قوي تر بودن باقي مي مونن. اين دو جنگي رو با هم شروع مي كنن تا بالاخره يكي مغلوب و از بين بره و ديگري به دنياي بيرون پا بگذاره . اين جريان براي مادر بسيار دردناك هست و مادر در زمان جنگ اين دو درد زيادي رو تحمل مي كنه .
خوب از اين جا به بعد رو خوب دقت كنيد چون به نظر كمي گسترده هست و نياز به دقت داره . در قرن 20 با ضعيف شدن كمونيسم به نظر ميومد تنها ايدئولوژي باقي مونده ليبراليسم هست و به اين ترتيب ايده ي پايان جهان از طرف بعضي از دانشمندان علوم استراتژيك (كه گردانندگان اصلي جهان هستن) بيان شد . تقريبا همگان مطمئن بودن جهان بعد از اين زمان ديگه ايدئولوژي حكومت جهاني به خودش نخواهد ديد . درست در همين زمان يك كشور با ابداع نوعي حكومت و اعلام ايدئولوژي جديد پا به عرصه ي جهاني گذاشت . اون كشور همين كشور ما ايران بود .
بعد از انقلاب 1979 (1357) ايران در ميان دانشمندان جهان صداهايي به گوش رسيد كه بيان كننده ي تولد يك ايدئولوژي جديد و تاثير گذار بود . در اوايل به نظر مي رسيد اين نوع حكومتي به نتيجه نخواهد رسيد و به زودي تغيير هويت خواهد داد . و براي تسريع در اين امر مسائلي مثل كودتا ها ، جنگ خارجي ، تحركات داخلي و ... رو در اين كشور برنامه ريزي كردن . اما مساله طور ديگه اي رقم خورد . كشورهاي ليبرال از اين مطلب غافل بودن كه اين ايدئولوژي كاملا با حساب و دقيق حركت كرده . براي مثال سيستمي مثل سپاه ايجاد شد كه كار گسترش نظامي و امنيتي و اطلاعاتي رو در خارج و داخل مرز هاي ايران انجام بده . در ضمن با توجه به سرعت گسترش اسلام گرايي در ديگر كشور هاي دنيا و نيز با بوجود اومدن الگويي كه قابليت حكومتي خودش رو مرحله به مرحله نشون مي داد زمزمه هايي از گرايش كشورهاي مسلمان و مردم غير مسلمان به اين نوع حكومتي شنيده شد .
خوب در اين مرحله بود كه كشور هاي ليبرال و كشورهايي كه منافع خودشون رو در دنيا در خطر مي ديدن شروع به تحركات سياسي قوي تر در جهان كردن . اعمال تحريم ها ، ايجاد انقلاب نارنجي ، ايجاد سوء ظن و بدگماني به حكومت ، نشان داده صورت زشت و گاه غير واقعي از اسلام ، ايجاد رعب و وحشت جهاني از مسلمانان ، جلوگيري از همبستگي مسلمانان با دامن زدن به مسائل ناسيوناليستي و ... و در كنار اونها استمرار مواردي چون جدايي طلبي ها ، جنگ ها و درگيري هاي داخلي ، دروغ پردازي و .... از اين دسته تحريكات بود . اما كار به اينجا ختم نشد و براي اينكه اين فرزند دوم مادر رو هم از بين ببرن به جنگ هاي سايبرنتيك و رواني دست زدن و از هيچ كاري دريغ نكردن .
در اين ميان مادر جهان در حال درد كشيدن و آسيب ديدن بود ، گوشه ي جناياتي كه بر مسلمانان اعمال كردن كشته و آواره شدن بيش از 6 ميليون نفر و نسل كشي هاي بيرحمانه اي بود كه در مناطق مختلف انجام شد .
اما فرزند ديگر چه مي كرد . اين فرزند جديد و قوي ، با افزايش توان نظامي ، سياسي ، عقيدتي و اقتصادي جاي خود رو توي دنيا باز كرد . ايجاد بانك جهاني دنياي اسلام (كه حتي ژاپن هم به اون پيوسته) ، ايجاد شبكه هاي خبري جهاني ، ايجاد سيستم هاي آموزشي و تبليغي در سراسر جهان ، بالا بردن طيف گرايش به اسلام ، صدور سيستم حكومتي به كشور هاي اسلامي (كه جمعيتي در حدود يك ششم جهان رو دارا هستن ) ، ايجاد سيستم هاي حزب ا... در سراسر دنيا ، نمايش ناكارامدي سيستم هاي ليبراليستي و دموكراتيك ، ايجاد گرايش به معنويت و به عبارتي ترنس مدرنيزم در مقابل سيستم هاي مدرن و مادي گرا و .... گوشه اي از كارهاي اين فرزند هست .
در اين جنگ يك نقطه براي درگيري بين تمام سيستم غربي و تمام سيستم اسلامي در نظر گرفته شد . در اصل در اون نقطه جنگ بين ايدئولوژي ها در فاز نظامي به نمايش گذاشته شد . و اون نقطه همون فلسطين و لبنان هست . اسرائيل به عنوان دست آمريكا (نماينده ي جهان غرب) و حماس و حزب ا... به عنوان دست ايران (به نمايندگي از جهان اسلام) با هم به جنگ مشغول شدن . از طرفي در مسير جنگ نظامي نوعي جنگ رواني بر سر دستاورد هاي جهان اسلام هم آغاز شد و براي نمونه مي تونم مقابله با دانش و دارايي انرژي اتمي در ايران و ليبي مثال بزنم كه براي نمايش شكست مي تونيم ليبي رو مثال بزنيم . در همين راستا به بعضي كشور ها قول دريافت انرژي اتمي از سوي غرب و در بعضي كشور ها ايجاد نسل دوم و سوم راكتور هاي اتمي مورد بررسي و عمليات قرار گرفت .
خوب الان مي تونيد اين جنگ رو درك كنيد ؟ اين جنگ خيلي گسترده تر از اين حرف هاست و به گفته ي ساموئل هانتينگتون ، برنده ي جنگ سرزمين قلب جهان هست .
شايد دوستان يه كم به علت پافشاري ما بر بعضي چيزها پي برده باشن و اميدوارم تونسته باشم كمي دوستان رو نسبت به مسائل آگاه كنم .
شاد و سربلند و موفق باشيد
+ نوشته شده در چهارشنبه دوم مرداد ۱۳۸۷ ساعت 1:15 توسط علي
|