انواع قبر

مطلب قبلي رو در مورد ازدواج نوشته بودم . بعضي از دوستان هم توي نظراتشون شايعه بله ديگه ي بنده رو داشتن مطرح مي كردن . حالا توي اين مطلب مي خوام انواع قبر ها رو معرفي كنم . شايد بعضي ها بگن بابا آخه اين هم موضوع بود مطرح مي كني . براي اون ها هم جواب دارم . كل مطلب رو بخونن مي فهمن .

انواع قبر :
قبر حقيرانه : انواع اين نوع قبر رو مي تونيد توي روستا هاي قديمي يا كنار جاده ها ببينيد . ساده با يه سنگ قبر يا شايد هم بدون سنگ قبر .
قبر عاشقانه : اين نوع قبر ها رو عموما براي كساني مي سازن كه خيلي مورد محبت بودن مثل مادر ، پدر، فرزند و . . .(از اشعار روي قبر ميشه فهميد)
قبر بزرگانه : از همون قبرهايي كه براي علماي دين و افراد مهم مي سازن ، كلي ارتفاع دارن و كلي اوصاف و خصوصيات اون فرد رو روشون نوشتن .
قبر فاميلانه : اين نوع قبر ها رو مي تونيد توي قبرسنون هاي هر شهري ببينيد . يه حمد و سوره مي خونيد و براي يه فاميل مي تونيد خرجش كنيد (مثلا قبر خانوادگي غازغلنگي ها)
قبر خاضعانه : اين از اون قبر هاي مخصوص هست . مثلا شيخ حسن علي وصيت كرده قبرش رو زير پاي زوار امام رضا عليه السلام  قرار بدن .
قبر آپارتمانانه : اين نوع قبر ها قبرهاي چند طبقه هستن . براي مثال پدر بزرگ و مادر بزرگ يكي از دوستان در يه قبر دو طبقه دفن هستن . اين نوع قبر ها به درد كساني مي خوره كه توي شهري مثل تهران زندگي مي كنن كه يه قبر به اندازه يه آپارتمان قيمت داره .
قبر دوبلكسانه : مثل قبر فراعنه مصر .
قبر شاهانه : مثل قبر بعضي پادشاهان كه البته نوع دوبلكس هم يك نوع از همين قبر هاست .
قبر احترامانه : قبور آدم هايي كه تا خودشون زنده بودن ، افتاده و خاضع بودن و جز به رضاي خدا به چيز ديگه اي فكر نمي كردن ولي ديگران به جهت احترام به اونها براشون بارگاه و مقبره مي سازن

ولي از همه انواع اين قبر ها كه بگذريم توي قبر ها همه تنگ و تاريك هست . فقط مرده هست و قبر . شايد فشار قبر . شايد فرشتگان خدا نكير و منكر عليهم السلام . اونجا خبري از بخشش و بي خيال شدن نيست . شانس بياريم حضرت علي عليه السلام بعد از كلي فشار قبر بياد بالاي سرمون و به دادمون برسه . خود حضرت در نهج البلاغه قبرستون رو خيلي جالب وصف كردن . اگر بتونم شماره خطبشون رو براتون ميگذارم .
آدم هاي بزرگ ( از نظر خدا بزرگ يعني اهل ايمان و معرفت) گاهي مي رفتن و سر قبر خودشون (كه از قبل آماده كرده بودن ) نماز مي خوندن و براي خودشون حمد و سوره مي خوندن . تا يادشون بمونه كه اين جسم فقط 70 -80 سال زندگي مي كنه (به قول حضرت نوح عليه السلام يه مدت كوتاه در اين دنيا) بعد ديگه تا ابد نتيجه ي اعمالشون رو مي بينن .
اميدوارم هممون بتونيم هم زمان با ساختن اين دنيا ، اون دنيامون رو هم بسازيم .

نتيجه گيري :
نتيجه اخلاقي : آدم بايد به فكر اون دنيا هم باشد .
نتيجه اجتماعي : ما بايد سر قبر رفتگان برويم.
نتيجه ادبي : هيچ مرده اي رو زمين نمي مونه .
نتيجه سياسي : فراعنه توي اهرام ثلاثه هم عذاب ميشن .
نتيجه هنري : سنگ قبر ساز ها خطاط هستن.
نتيجه فرهنگي : از قبرستان ها مي توان به فرهنگ اقوام پي برد .
نتيجه تاريخي : مرد ميميرد ولي افكارش مي ماند (Ace of Base - Happy Nations)
نتيجه اقتصادي : از الان بايد به فكر خريد قبر بود (تا گرون تر نشده)
نتيجه معرفتي : چرا سر قبر پدر و مادر هاي از دنيا رفتمون نميريم .
نتيجه نهايي : من هم خواهم مرد .

با آرزوي زندگي موفق و آخرتي سبز

به دليل مراجعه ي بعضي از دوستان به اين پست (از طريق موتور هاي جستجو) چند شعر با مضامين مربوط به وفات و مرگ در ادامه مطلب قرار ميدم . سعي مي كنم اشعار بهتري رو هم پيدا كنم و هر از چند گاهي اينجا قرار بدم .
به اميد سلامتي و طول عمر شما دوستان عزيز

ادامه نوشته

انواع ازدواج

امروز تصميم گرفتم انواع ازدواج ها رو معرفي کنم . البته يه جورايي متفاوت

ازدواج به سبک عاشقانه :

ازدواج به سبک ملتمسانه : 

ازدواج به سبک با کلاسانه :

ازدواج به سبک همسايگانه :

ازدواج به سبک براي ثروتانه :

ازدواج به سبک زيرکانه :

ازدواج به سبک پسرحاجيانه:

ازدواج به سبک ضايعانه :

و ازدواج به سبک بد عاقبتانه :

اميدوارم همه جوون ها با خوشي و خوشبختي زندگي هاي زيبايي رو شروع کنن و تا ابد با هم همسر و همدل باشن.

ببينم کسي نتيجه گيري ميخواد ! خود مطلب کلي نتيجه گيري بود . خوب حالا چون اصرار مي کنيد (الان خودم در نقش همه دارم بازي مي کنم ) چند تا نتيجه مي گيرم

نتيجه اخلاقي : ازدواج چيز خوبي است .
نتيجه ديني : ازدواج خيلي خوب است .
نتيجه اجتماعي : ازدواج کار اجتماعي خوبي است .
نتيجه تاريخي : بعضي از ازدواج ها خيلي خوب بودن
نتيجه نهايي : من هول هستم

موفق و شادکام و خوشبخت باشيد

قابلمه خورشت

به مناسبت اون اعتصاب غذا توي دانشگاه مي خواستم يه چيزي بنويسم . راستش امروز شنيدم که اخبارش هم توي روزنامه درج شده. بماند . من جزء کسايي بودم که رفتم غذام رو خوردم (عين بچه هاي خوب) و به غذا (به زبان تحصن) اعتراض نکردم . ولي يکي از چيزايي که توي اين جريان برام جالب بود برخود مسئولين سلف و آشپزخانه با جريان بود . اگر توي عکسي که منتشر شده ( و اگر به دستم برسه بهتون نشون ميدم) نگاه کنيد يه قابلمه هم وسط صف ظرف ها هست . از اون جالب تر اينکه مسئول سلف (آقاي ع آ ) هم در جمع بچه ها بود .
امروز که با يکي از آشپز ها صحبت مي کردم مي گفت اون گوشت هاي گوسفندي پدرشون رو در آورده بود . چون به شدت دير پز بودن . حالا که گوشت گاو آوردن همه راحت شدن .
الان اولين سوالي که مطرح ميشه اينکه چرا وقتي دانشگاه مي خواد گوشت تهيه کنه با آشپز ها مشورت نمي کنه . يا شايد هم مشورت مي کنه و اونها خوب مشورت نميدن . سوال اينکه چرا بايد کار به جايي برسه که بچه ها يه اعتصاب درست کنن . اين سوال رو من توي دانشگاه فبلي هم پرسيدم . و البته کسي جواب نداد (اين کسي که ميگم يه آدم مسئول هست) .
جريانش مثل جريان ديواريه که توش لوله ترکيده باشه و صاحب خونه اونقدر صبر کنه تا ديوار خراب بشه روي سرش . خوب برادر من ، پدر من ، عزيزم خودتون زود تر جريان رو درست کنيد تا به اين بحث ها نکشه. ما که هنوز مدير نشديم ببينيم چه مشکلاتي بر سر اين کار ها هست . خوب بود يه مديري چيزي بلاگ من رو مي خوند . بماند

نتيجه مي گيريم :
نتيجه سياسي : اعتصاب يک کار سياسي است .
نتيجه اجتماعي : گاهي مردم داد مي زنند .
نتيجه اخلاقي : ادب در همه کاري شرط است .
نتيجه روانشناسي : هميشه آرامش خوب نيست ، گاهي آرامش ، آرامش قبل از طوفان است.
نتيجه غذايي : گوشت باشد ، گاو يا گوسفند مهم نيست !؟!؟!؟!
نتيجه هنري : حتي با يک فابلمه هم مي شود يک اثر هنري خلق کرد.
نتيجه ديني : از نعمت هاي پاکيزه خداوند بخوريد .
نتيجه فرهنگي : اعتراض ، فرهنگ خود را مي خواهد.
نتيجه گروهي : ما که خورديم ، ديگران نخوردند!
نتيجه نهايي : بعد از اعتصاب : «آقاي ... از برنج چيزي مونده ما بخوريم»

شاد و سعادتمند باشيد